مسامحه برای ترک اختلافات

اختلافاتی که ممکن است میان افراد ایجاد شود را می‌توان از طرق مختلف حل و فصل کرد. مثلا ریش‌سفیدی بزرگان و اقوام و میانجی‌گری یا به اصطلاح پادرمیانی آنها می‌تواند این اختلافات را برطرف کند. اما با این وجود گاهی اوقات برای پایان دادن به دعوا و اختلاف میان افراد و در مواردی نیز برای جلوگیری از دعواهایی که ممکن است در آینده بین آنها ایجاد شود، می‌توان قرارداد یا عقدی را برقرار کرد که عقد صلح نام دارد.

چممکن است دو نفر بر سر یک ملک با یکدیگر اختلاف پیدا کرده و حتی کارشان به دادگاه بکشد و یکی از آنها مدعی شود که ملک مورد نظر متعلق به او است و نه دیگری. در اینجا این دو نفر می توانند نزاع و اختلاف خود را با استفاده از صلح خاتمه دهند. به عنوان مثال فرد مدعی، مبلغی را از طرف مقابل دریافت می‌کند و با این اقدام، دعوای خود را پس می‌گیرد.

مثال دیگری که در زمینه عقد صلح کاربرد دارد، این است که فردی با خرید ملک یا مالی از دیگری، همه دعواها و اختلافاتی که ممکن است در آینده به دلیل این ملک بینشان ایجاد شود را منتفی می‌کند و در حقیقت اجازه نمی‌دهد که چنین دعواهایی اصلا ایجاد شود.

نکته‌ای که باید در مورد عقد صلح مورد توجه قرار گیرد، این است که این عقد گاهی به جای سایر عقود منعقد می‌شود و در حقیقت قانون این امکان را برای افراد فراهم کرده است که به جای قراردادها و عقودی مانند بیع، اجاره، هبه یا هدیه با یکدیگر عقد صلح منعقد کنند.

 ارکان عقد صلح

هر عقد صلحی دارای 4 رکن یا طرف است و برای اینکه این عقد واقع شود، وجود همه این ارکان، ضروری و لازم است و در صورت نبود هر یک از آنها، عقدی نیز واقع نخواهد شد.

این ارکان عبارتند از:

مُصالِح: کسی است که مال خود را به عنوان عقد صلح به دیگری می‌دهد.

متصالح: کسی است که مال مصالح را قبول می‌کند.

مورد صلح: مالی است که مورد عقد صلح قرار می‌گیرد.

مال‌الصلح: پول یا مالی است که یک طرف در ازای پذیرش پیشنهاد صلح از دیگری دریافت می‌کند. صلح می‌تواند در ازای مال یا به صورت رایگان باشد. همچنین می‌توان مال گران‌قیمتی را در برابر مال کم‌قیمتی صلح کرد؛ مانند صلح در مقام فروش یک خانه در برابر یک شاخه نبات.

شرایط انعقاد عقد صلح

در هنگام انعقاد عقد صلح، شرایطی باید وجود داشته و رعایت شود.

طرفین عاقل و بالغ بوده و قدرت اداره اموال خود را داشته باشند.

طرفین انعقاد عقد صلح را بخواهند و از انجام آن راضی باشند.

مالی که مورد صلح قرار می‌گیرد از نظر قانون ارزش اقتصادی داشته باشد؛ بنابراین صلح چیزهایی مانند خوک یا مشروبات الکلی باطل است.

 آثار عقد صلح

همانند عقود دیگر، صلح نیز دارای آثاری است که به محض اتمام کار و انعقاد قرارداد باید به آنها به شکل ویژه‌ای توجه داشت.

لازم بودن عقد صلح: صلح عقدی لازم است و طرفین قرارداد نمی‌توانند هر زمان که خواستند آن را منحل کنند. حتی قراردادهای صلحی که در مقام عقود جایز منعقد شده‌اند، نیز لازم هستند.

به عنوان مثال صلحی که در مقام عقد هبه منعقد می‌شود یک عقد لازم است؛ هرچند که قرارداد هبه خود جایز بوده و طرفین می‌توانند هر زمان که خواستند آن را بر هم بزنند.

 باطل بودن عقد صلح مبتنی بر معامله باطل: در صورتی که مبنای قرارداد صلح، معامله باطلی باشد، صلح هم باطل خواهد بود. مثلا دو نفر با یکدیگر در مورد انجام کاری غیرقانونی مانند انتقال مواد مخدر قراردادی امضا کرده‌اند. حال اگر یکی از طرفین برای جلوگیری از به هم زدن قرارداد از سوی طرف دیگر با او صلح کند، صلح انجام شده باطل و بلااثر خواهد بود.

صحیح بودن صلح دعوای ناشی از بطلان معامله: اگر معامله‌ای باطل شود و طرفین اختلافات ناشی از آن را با صلح برطرف کنند این عقد صحیح است.

 صلح عمری و رقبی

صلح عمری، عقدی است که به موجب آن، شخصی حق استفاده از ملکش را برای مدت عمر خود یا عمر منتفع یا عمر شخصی دیگر به منتفع (شخص استفاده‌کننده از ملک) منتقل می‌کند. بنابراین در طول مدت عمر فرد تعیین‌شده، حق استفاده از ملک برای منتفع خواهد بود.

 صلح رقبی نیز عقدی است که به موجب آن، مالک حق استفاده از ملکش را برای مدتی معین مثلا 6 ماه به منتفع منتقل می‌کند.

در هر دو شکل صلح عمری و رقبی عقد لازم است و منتفع باید در زمان انعقاد عقد صلح وجود داشته باشد. در غیر این صورت، عقد باطل است. عقد صلح عمری و رقبی در صورت پایان یافتن مدت و از بین رفتن ملک مورد صلح منحل خواهند شد

همچنین باید توجه داشت که عمری و رقبی تنها نسبت به اموالی که در عین استفاده، ماندگار هستند، برقرار می‌شود. بنابراین اگر مالی صلح شود که با استفاده از آن بین می‌رود مانند مواد خوردنی، عقد صورت گرفته باطل است.

در هر دو شکل صلح عمری و رقبی، منتفع باید مال مورد قرارداد را در اختیار بگیرد؛ در غیر این صورت صلحی واقع نشده است. به طور نمونه اگر (الف) حق استفاده از ملک خود را به (ب) صلح کرد (ب) باید ملک را در اختیار بگیرد. در غیر این صورت عقد واقع نمی‌شود.

 انواع صلح

صلح به منظور رفع تنازع (صلح دعوی): که همان توافق طرفین برای پایان دادن به دعوی است. صلح در مقام معامله: عبارت از صلحی است که به صورت عرفی جایگزین عقود دیگر می‌شود. صلح به طور معمول دارای معوض است اما ضرورتی ندارد که ارزش دو عوض با هم برابر باشد، هر گاه عوض نابرابر و ناچیزی در صلح تعیین شود، چنین صلحی (صلح محاباتی) نیز نامیده می‌شود.

 صلح با انکار و صلح با اقرار

صلح با انکار دعوی نیز جایز است بنابراین درخواست صلح، اقرار محسوب نمی‌شود. وقتی کسی ادعای حقی دارد و دیگری اقرار به آن حق می‌کند، دعوی ایجاد نمی‌شود. در حقیقت دعوی هنگامی محقق می‌شود که طرف مقابل انکار کند. به عنوان مثال فردی می‌گوید من هم وارث متوفی هستم و ارث می‌برم و ورثه دیگر در برابر دعوی او تسلیم می‌شوند و قبول می‌کنند که او هم جزو ورثه است. در اینجا دعوایی ایجاد نشده و صلح محقق شده است.


URL : https://www.vekalatonline.ir/articles/125548/مسامحه-برای-ترک-اختلافات/