دیوان کیفری بین المللی نهاد نوپایی است که برای نقش افرینی در امروز و فردای سپهر بین الملل می بایست با کارامدی خویش اعتماد جامعه جهانی را برای همکاری جلب نماید.
رساله حقوق- نویسنده وبلاگ برهان در هجرت نوشت :اخیرا خانم لوئیس آربور، دادستان پیشین دادگاه کیفری بین المللی یوگسلای سابق، در مصاحبه ای ابراز داشته است که ارجاع پرونده سودان از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد و اصدار قرار جلب از سوی دیوان کیفری بین المللی علیه رییس جمهور سودان اشتباه بوده است. دلیلی که وی به استخدام دراورده است ساده و و واضح می باشد: تضعیف جایگاه و اعتبار دیوان.
این استدلال متقنی است در نقد صدور قرار جلب علیه آقای عمر البشیر. دیوان کیفری بین المللی نهاد نوپایی است که برای نقش افرینی در امروز و فردای سپهر بین الملل می بایست با کارامدی خویش اعتماد جامعه جهانی را برای همکاری جلب نماید.
وابستگی دیوان به همکاری جامعه جهانی به خصوص دولت ها ضروری می نماید که دیوان در چارچوب ملاحظات عملی و حقوقی حاکم بر امروز جهان عمل نماید و در چارچوب قواعد بازی موجود به بازیگری بپردازد حتی اگر رویکرد اصلاحی نسبت به ان دارد.
کشاندن پای کشورهای غیر عضو به اقلیم دیوان کیفری بین المللی که ماهیت معاهده ای دارد نادیده گرفتن اصل مستحکم رضایت و اراده ازاد دولت ها می باشد. حتی اگر شورای امنیت تسهیل گر این مسیر باشد. از این منظر رابطه شورای امنیت و دیوان و تابع بودن استقلال ستیز دیوان نسبت به ان محل تامل است.
از سوی دیگر اصدار قرار جلب علیه سران در حال خدمت دولت ها خلاف عرف محرز بین المللی موجود در این باره می باشد یعنی مصونیت سران. نادیده انگاشتن این عرف و تعهدات ناشی از ان که دولتها متعهد به رعایت ان هستند موجب می شود که دیوان درخواستی را به سایر دولت ها تحمیل نماید که مشروعیت ان محل تردید است.
البته نظام حقوق بین الملل تغیر پذیر است لیکن دیوان می بایست به عنوان یک نهاد نوپا اما دایمی در این مسیر اهسته و پیوسته گام بردارد. از همان نخست گام های بلندی پروازی به خرج دادند نتیجه اش بی نتیجه ماندن بسیاری از تلاش های دیوان خواهد بود که کارامدی ان را از یکسو به مخاطره می افکند و از سوی دیگر موجب ادبار دولت ها در همکاری با ان به دلیل سیاست های غیر محتاطانه اش می شود. |