نظریه مشورتی |
چنانچه خواهان اقدام به درج مشخصات شخصی که ساکن محل اقامه دعوی است، به عنوان خواندهای که اصلا دعوی متوجه وی نیست (به صورت صوری) همراه با شخص دیگر به عنوان خوانده واقعی کند تا از اقامه دعوی در محل اقامت خوانده واقعی خودداری کرده و دادگاه احراز کند که دعوی متوجه خواندهای که به طور صوری ذکر شده، نیست، آیا دادگاه میتواند نسبت به خواندهای که دعوی اصلاً متوجه وی نیست، قرار رد دعوی طبق ماده 89 قانون آیین دادرسی مدنی صادر و نسبت به اصل دعوی با عنایت به ماده 11 قانون آیین دادرسی مدنی و اصل صلاحیت محل اقامت خوانده قرار عدم صلاحیت به شایستگی محل اقامت وی صادر کند؟ اگر در فرض سؤال، یکی از خـواندگان به لحاظ عـدم توجه دعوا به خوانده دیگر، ایراد عدم صلاحیت محلی طرح کند و دادگاه احراز کند که دعوا متوجه خوانده دیگر نبوده و خواهان صرفاً برای استفاده از مفاد ماده 16 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی، نام وی را به عنوان خوانده در دادخواست قید کرده است، با توجه به ماده 88 قانون آیین دادرسی مدنی که مقرر میدارد، دادگاه قبل از ورود در ماهیت دعوا نسبت به ایرادات و اعتراضات وارده اتخاذ تصمیم کند، به نظر میرسد چون اظهارنظر راجع به صلاحیت محلی متوقف بر توجه یا عدم توجه دعوا به خوانده دیگر است، دادگاه باید بدواً راجع به عدم توجه دعوا به خوانده دیگر اظهارنظر کند و پس از قطعیت آن، راجع به صلاحیت محلی اتخاذ تصمیم کند. در مواردی که برای احد از طرفین معامله به دلیل غبن یا عیب در مبیع، خیار فسخ معامله به وجود آید آیا ضرورت دارد که به طرف مقابل فسخ معامله را اعلام کند؟ به عبارت دیگر آیا عدم اعلام فسخ معامله مانع از اعمال خیار فسخ است یا خیر؟ به موجب ماده 449 قانون مدنی، فسخ به هر لفظ یا فعلی که دلالت بر آن کند حاصل میشود، بنابراین از ماده فوقالذکر و ماده 69 قانون ثبت اسناد و املاک کشور چنین استنباط میشود که فسخ معامله باید به طرف اعلام شود و کسی که مدعی فسخ معامله است، ضرورت دارد اراده خود مبنی بر فسخ معامله را به طرف دیگر معامله اعلام کند. چنانچه شخص فوتشده دارای وراثی باشد که مرتد باشند، آیا همانند سایر افراد از پدر متوفای خود ارث میبرند یا اینکه از بردن ارث محروم هستند؟ تا زمانی که به حکم دادگاه صالحه و با عنوان ارتداد، کسی محکومیت پیدا نکرده است، نمیتوان او را به لحاظ مرتد بودن از ارث محروم کرد. جهات محرومیت از ارث نیز در قوانین و شرع مشخص است. شخصی در خارج از ایران فوت کرده و گواهی حصر وراثت برای وی در کشور مقیم صادر شده است. آیا دادن اموال متوفی در ایران به وراثی که اسامی آنها در گواهی حصر وراثت مذکور ذکر شده، امکانپذیر است یا خیر؟ در مورد گواهی حصر وراثت صادره از خارج، ذینفع باید طبق مواد 355 و 356 قانون امور حسبی و ماده 177 قانون اجرای احکام مدنی، در دادگاه ایران اقامه دعوی کرده و با اثبات آن سهمالارث خود را مطالبه و دریافت کند. |
URL : https://www.vekalatonline.ir/articles/172332/نظریه-مشورتی/ |