آزادی مطبوعات در افغانستان |
مقدمه:عصری که درآن زندگی می کنیم عصر ارتباطات نام گرفته است یکی از دلایل این نام گذاری،تنوع وفراوانی ابزار وادواتی است که در امر اطلاع رسانی به کار گرفته می شوند؛ ماهواره ها ،شبکه های وسیع مخابراتی،شبکه ی جهانی اینترنت، هزاران شبکه ی رادیوی وتلویزیونی، میلیون ها نسخه روزنامه،مجله وکتاب وده ها تکنولوژی ووسیله ی دیگر همگی درخدمت اطلاع رسانی وعصر ارتباطات هستند تا از این طریق بهدهکده ی جهانی تحقق بخشند یکی از پدیده های ارتباطی گسترده در عصر ارتباطات که البته عمری طولانی تراز سایر تکنولوژی های ارتباطی دارد ودر اعصار پیشین به شکلی محدود به کار می رفته است،مطبوعات می باشد مقوله ی وسیع مطبوعات که شامل روزنامه، مجلات، کتاب ،وغیره می شود،به دلیل کارکردها وتأثیر گذاری های فراوانی که در حوزه های مختلف فرهنگی،اخلاقی،سیاست وغیره دارد،ازمقامی شامخ ورفیع در میان وسایل ارتباطی برخوردار است.تا آنجا که وضعیت مطبوعات هر کشور شاخصی برای محک زدن میزان دموکراسی در آن کشور است و از آن به رکن چهارم دموکراسی،تعبیر می شود.امروزه نقش مطبوعات از وسیله ی ایطلاع رسانی ومنبع خیز،فراتر رفته است ومطبوعات به کانون هایی قدرت مند تبدیل شده اند که در شکل گیری وجریان امور کشور نقش مهمی را ایفا می کند. تعریف مطبوعات:1-مطبوعات درمفهوم لغوی:از نظر لغوی جمع طبع و واژه ی عربی است.ومطبوعات مجموعه نوشتاری راشامل می شود که به چاپ رسیده باشد. در فر هنگ فارسی،مطبوعات به کلیۀ نوشته های چاپی اعم از کتاب، روزنامه، مجله،اعلامیه،وهر آنچه به شکل نوشتارهای چاپ شده جهت انتقال اطلاعات تهیه شده باشد اطلاق می شود. 2- مطبوعات درمفهوم قانونی:مطبوعات در تعریف قانونی شامل نشریاتی است که باداشتن نام ثابت وذکر تاریخ وشمارۀ ردیف،درزمینه ای مشخص وانتخاب شده،انتشار می یابد ومطابق قانون مطبوعات،هیأت مطبوعات برای انتشار آن،پروانه ومجوز خاص صادر کرده باشد. در قانون مطبوعات افغانستان چنین تعریف شده است مطبوعات:آن حروف واشکال طبع شده ای است که مطالب یا صورتی را افاده نموده و شامل تمام وسایل ارتباط همگانی مانند روزنامه،جریده،مجله،رساله،کتاب،موعظه،خطابه وبیانیه باشد. نقش مطبوعات درجامعه:نقش مهم مطبوعات وبالطبع ارزش وشأن والای این رسانهۀ مهم بر هیچ متفکری پوشیده نیست تا آنجا که خداوند سبحان در سورۀ «مرسلات » ناشرانی راکه نیکو نشر می دهند در ردیف انبیا وفرشتگان می داند وبه کسانی که حقایق را نشر می دهند سوگند یاد می کند «والناشرات نشر» در سورۀ مبارکۀ قلم نیز حق تعالی به قلم سوگند یاد کرده ومی فر ماید: «ن.والقلم ومایسطرون» هر اندیشمندی به نیکی می داند که قلم فی حد ذاته اعتباری ندارد بلکه آنچه به قلم شأن واعتبار می دهد،حاصل بر آمده از آن یعنی اندیشه ای است که به نگارش در می آید. بی تر دید، مطبوعات از ارکان قوی وخدشه ناپذیر هدایت ویا ضلالت در هر جامعه به شمار می آیند، و به همان اندازه که مطبوعات سالم وسازنده،در رشد،هدایت وتأمین منافع ومصالح وتبیین اندیشه های فرهنگی ومذهبی یک ملت مؤثرند، مطبوعات ناسالم ومخرب نیز در جهت ضلالت وگمراهی واضلال اندیشه ها و ارزشهای جامعه واخلال در امنیت نقش ایفامی کنند. کارکردهای مطبوعات در جامعهاصولاً رسانههای گروهی به ویژه مطبوعات و جراید با کارکردهای متفاوت، در حوزههای مختلف دارای تأثیر میباشند که از جمله مهمترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد؛ 1ـ کارکرد فرهنگی؛ مطبوعات و به طور کلی رسانههای گروهی چه رسانههای شنیداری و دیداری و چه رسانههای مکتوب تأثیر به سزایی در جهت دهی به فرهنگ و آداب و رسوم مردمان یک جامعه خواهند داشت که البته میزان این تأثیر از یک جامعه به جامعه دیگر با توجه به زیرساختها و ویژگیهای آنها متفاوت است. امروزی مردم عادی جوامع، بخش عمدة معلومات خود را مرهون اوقاتی هستند که برای تماشا و استماع رسانههای صوتی و تصویری و یا مطالعه رسانههای نوشتاری صرف میکنند و این حقیقت آنگاه نمود بیشتری مییابد که مشاهده میکنیم اکثریت کودکان، نوجوانان و جوانان وحتی میان سالان هر کشور ، معلومات مذهبی و سیاسی خود را نیز بیشتر از این رسانهها به خصوص مطبوعات به دلیل فراگیری و تنوع بیشتر آن، می گیرند. 2ـ کارکرد سیاسی؛ همگان بر این نکته اذعان دارند که امروزه مطبوعات بر جریان قدرتهای سیاسی کشورها و در امر انتقال آنها، بسیار تأثیرگذار هستند و شاید به همین دلیل هم باشد که عموم قدرتهای سیاسی در کشورها میکوشند دست کم یک یا چند نشریه و روزنامه را که حکم تریبون آراء و نظرات آنها را داشته باشد، برای خودداشته باشند. از این منظر مطبوعات و نشریات آن هم در نوع حزبی آن کارکردی سیاسی پیدا میکنند و به ابزاری برای فشارهای سیاسی تبدیل میشود. به مدد قدرت ، امروزه رسانههای جمعی به ویژه مطبوعات میتوانند جریانات و گرایشهای سیاسی را برای مخاطبین خود، هدایت و راهبری یا تبیین و تحلیل نمایند. آنچه مسلم و واضح است آنکه ملموسترین و به تعبیری عینیترین کارکرد رسانههای گروهی در جهان معاصر بسته به نوع بافت جمعیتی مخاطب رسانه ، در این بخش نمودار میشود. تنها با یک نگاه گذرا به تاریخ سیاسی قرن اخیر میتوان دریافت که بسیاری از منازعات و کشمکشهای سیاسی درجهان چه در ابعاد داخلی آن و یا ابعاد بینالمللی، با یاری و یا هدایت و پرچمداری مطبوعات تبدیل به جریانات قوی سیاسی شده و یا تعدیل و حتی خاموش گردیدهاند. البته امروزه جامعهشناسان و اساتید رشته علوم ارتباطات و روزنامهنگاری برای مطبوعات کارکردهای دیگری همچون کارکرد اطلاعاتی و کارکرد تفریحی و... بر شمردهاند که در اینجا موردبحث ما نیست. مطبوعات حلقه ارتباط میان نخبگان و مردمبا توجه به این کارکردها اصولاً مطبوعات میتوانند با ارایه برنامهها و مطالب آموزنده وعلمی،سطح افکار عمومی را بالابرده و به رشد و ترقی اجتماع کمک نمایند واز آن طرف قضیه قدرت آن رانیز دارند که با محتوای گمراه کننده و ناسالم، مبدل به کانون انتشار فساد و بیبند و باری و اعتقادات ناسالم گردند. از سوی دیگر، ما اگر مطبوعات را وسیلهای برای ارتباط فرهنگی بدانیم در یک طرف این ارتباط نخبگان جامعه و در طرف دیگر مردم عادی کوچه و بازار قرار میگیرند و مطبوعات وسیلهای است که آرا و نظرات نخبگان جامعه را که حاکمان هم جزئی از آنها به شمار میروند به مردم انتقال داده و نیز انتظارات و خواستههای مردم را به قشر نخبه اجتماع منتقل میکند. رسالت مطبوعات در جامعه اسلامی:با توجه به دو سویه بودن ارتباط در نشریات، دو رسالت عمده و اساسی برای آنها برشمردهاند؛ الف) هدایت و رشد افکار عمومی ب) مبارزه با انحرافات و جلوگیری از ناهنجاریها. مطبوعات به همان نسبت که وظیفه تنویر افکار عمومی و ارشاد ناآگاهان از اخبار و قضایا دارند به همان نسبت نیز موظف هستند با برنامه ریزی صحیح و ارایه مطالب صحیح و موافق با اخلاق و قانون، از انحرافاتی که دامنگیر اجتماع میشود، جلوگیری کنند و از آن بالاتر خود در جهت حذف و محو این ناهنجاریها گام بردارن. پیام بر اسلام (ص) می فرمایند: بزرگترین شجاعت، گفتن حقیقت در برابر حاکم ظالم است و این خودش تشویقی است برای آزادی بیاننگاهی به وضعیت تاریخ چه ی مطبوعات در افغانستان: کار شناسان از رسانه ها به عنوان یکی از شاخص های توسعۀجامعه بشری یاد می کنند ویکی از معیار های آنها سرانه نشریه به ازای هر هزار نفر است این رقم در کشورهای مختلف با توجه به امکانات، رشد رسانهها، حمایت دولت و علاقهمندی مردم و گروهها برای فعالیت در عرصه رسانهای، تغییر میکند. در افغانستان مطبوعات بر خلاف رادیو و تلویزیون و سینما کاربرد وسیعتری پیدا کرده و به نسبت امکانات رشدی نسبتا خوب داشته است. نبود برق و کمبود نیروی کارآمد برای فعالیت رسانههای دیداری و شنیداری تا حدودی به توسعه روزنامه و مجله در این کشور کمک کرده است. البته شرایط قومی و نیز فعالیت گروههای جهادی که هر یک سعی در انتشار نشریهای را داشتند هم برکسی پوشیده نیست. بر اساس آمارهای موجود در سال 1353 خورشیدی، شمارگان روزنامه و مجله در این کشور جهان سومی 499 هزار نسخه بود که در سال 1354 به 544 هزار نسخه افزایش یافت کهسرانه آن 27 شماره برای هر هزار نفر بود. از 1359 خورشیدی به بعد گذشته از نشریههای دولتی، گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی اقدام به انتشار نشریه کردند. افغانستان در سال ( 1358 خورشیدی) شاهد تجاوز ارتش سرخ بود که پس از آن گروههای سیاسی و جهادی شکل گرفتند و هر یک نشریهای را متناسب با خط فکری گروه خود منتشر میکردند. گر چه دراین دوران تیراژ نشریات زیاد نبود، اما تعداد عنوان آنها زیاد بود، برخی بهصورت روزانه، تعدادی در قالب هفتگی ، ماهانه و گاهنامه نیز منتشر میشد. در چنین شرایطی نشریات گروههای جهادی انعکاسدهنده اندیشه و مواضع سیاسی،نظامی، عقیدتی و جهادی آنان بود و نشریات دولتی هم بنگاه تبلیغاتی برای حاکمیت بود. در این زمان دولت افغانستان تسلط زیادی بر رسانهها داشت و آنچه که در تضاد با افکار و سیاستهای دولتی بود، به چاپ نمیرسید. طالبان نیز در زمان حاکمیت پنج ساله خود در افغانستان کنترل شدیدی بر مطبوعات اعمال میکرد و فقط مطالب مورد نظر آنها چاپ و منتشر میشد. بعد از سقوط گروه طالبان در سال ( 1380 خورشیدی) دولت جدید افغانستان، قانون آزادی مطبوعات را اعلام کرد و کنترل و اعمال نفوذهای گذشته را حذف نمود و نشریات قادر به بیان دیدگاههای خود شدند. دولت جدید افغانستان تسهیلاتی برای صدور نشریه فراهم کرد، به گونهای که متقاضیان میتوانند با معرفی "مدیر مسوول" و "ارائه درخواست" از وزارت فرهنگ و اطلاعات مجوز چاپ نشریه دریافت کنند. مدت زمان صدور مجوز نشریه در افغانستان، 24 ساعت است و افراد میتوانند قبل از دریافت مجوز، به صورت پیش شماره نشریه خود را چاپ و توزیع کنند. پیشینه صنعت چاپ در افغانستان به سالهای ( 1247 الی 1258 خورشیدی ) بازمیگردد که اولین بار کتابهای درسی و تمبر پستی طی این سالها در این کشور به چاپ رسید و بعد از آن جراید منتشر شدند. اولین نشریهای افغانستان، "شمس النهار" کابل نام داشت که در سال ( 1252 خورشیدی) به همت "میرزا عبدالعلی خان" منتشر شد. در سال ( 1284 خورشیدی) نیز نشریه "سراج الاخبار" آغاز منتشر شد، که به دلیل سیاست سختگیرانه دولت وقت این نشریه در آغازین روزهای فعالیت از چاپ باز ماند. شش سال بعد این نشریه دوباره به همت "محمود طرزی" منتشر شد که از وی به عنوان پدر مطبوعات افغانستان نام میبرند. طرزی، با انتشار سراج الاخبار نه تنها به ایجاد جنبش روشنفکری در این کشور کمک کرد، بلکه تلاش نمود تا زبان نوشتاری را به زبان گفتاری نزدیک کند که این کار باعث ایجاد زمینههایی برای "رمان " نویسی در افغانستان گردید. پس از آن روزنامه "انیس" در سال ( 1306 خورشیدی) با تلاش "غلام محیالدین انیس" که از مصر به افغانستان بازگشته بود ، منتشر شد که اکنون از این نویسنده افغان به عنوان پدر مطبوعات آزاد افغانستان یاد میشود. در دوران زمامداری امیر"امان اللهخان " طی سالهای ( 1298 الی 1308 خورشیدی) نشریه "ارشاد نسوان" ویژه زنان و "سراج اطفال" برای کودکان به چاپ رسید که به این ترتیب رسانهها در افغانستان از حالت ذکور خارج شدند. مطبوعات در افغانستان همانند اغلب کشورهای همسایه به علت شیوههای سخت- گیرانه حکومتی و اعمال محدودیت نتوانستند ، به طور مرتب منتشر شوند. بعد از سال ( 1341 خورشیدی) بود که قانون آزادی مطبوعات در افغانستان به تصویب رسید و مردم این کشور شاهد انتشار تعداد زیادی از مطبوعات آزاد بودند. در دوران حاکمیت دولت طرفدار شوروی وقت در افغانستان مطبوعات به دلیل سانسور و نبود آزادی بیان با مشکلات زیادی رو به رو بودند که تنها جراید حزب حاکم در افغانستان از آزادی لازم برخوردار بودند در دوران حاکمیت مجاهدین و سقوط کابل به دست این نیروها اغلب مطبوعات آزاد دیگر توان ادامه فعالیت نداشتند و مطبوعات دولتی نیز با مشکلات زیادی روبه رو شدند. احزاب جهادی نیز در این دوران رسانههای خاص خود را داشتند که فقط به تبلیغ دیدگاه آنان میپرداختند و جریان تفکرسازی نیز در این کشور بسیار کمرنگ شده بود. در زمان طالبان اغلب مطبوعات از فعالیت بازماندند و روزنامههای دولتی مانند "هیواد" ،"انیس" و "شریعت" به عنوان ارگان مطبوعاتی نیروهای طالبان به چاپ میرسیدند. بعد از سقوط طالبان در افغانستان، دولت انتقالی توانست با راه اندازی چاپخانه دولتی آزادی که در دوران جنگهای داخلی تمام ماشینهای چاپ آن نابود شده بود، روزنامه انیس، هیواد و آرمان ملی را به چاپ برساند. با استقرار حکومت انتقالی به رهبر "حامد کرزی" رییس جمهوری افغانستان قانون جدید مطبوعات اعلام شد که براساس آن، مطبوعات میتوانند بدون مجوز انتشار خود را آغاز کنند. بر اساس قانون جدید مطبوعات افغانستان، دولت موظف است تا شرایط و فضای کاری مساعد را برای فعالیت مطبوعات در کشور فراهم کند. اولین قانون مطبوعات افغانستان در سال 1380 خورشیدی بعد از سقوط طالبان تصویب شد و بعد در سال 1381 در یک همایش بینالمللی در کابل این قانون دوباره برای ایجاد راهکار و اصلاح دراختیار صاحب نظران مطبوعات قرار گرفت. براساس قانون جدید توهین به اسلام ، سایر ادیان ، هتک حرمت و افترا به شخصیتها نیز ممنوع اعلام شد. در شرایط حاکم که مطبوعات نوشتاری افغانستان در چه وضعیتی قرار دارند باید گفت که چندی قبل اتحادیه خبرنگاران افغان با انتشار گزارشی از وضعیت رسانهها و خبرنگاران در افغانستان ابراز نگرانی کرد. در این گزارش آمده است که آزادی بیان در سال 2007 میلادی در کشور روز به روز با چالشهای جدیدی مواجه خواهد شد که این امر نگرانکننده است. بر اساس این گزارش، کاهش حمایت دولت از خبرنگاران و رسانهها به چالش عمده برای مطبوعات افغانستان تبدیل شده است. این اتحادیه اعلام کرد که این نگرانی وجود دارد، رسانههای دولتی افغانستان به بنگاه تبلیغاتی برای مقامات دولتی تبدیل شده که این کار خطری برای آزادی بیان در این کشور به حساب میآید. خبرنگار ایرنا نظر "محمد زبیر شفیقی" مدیر مسوول روزنامه "ویسا" را در باره وضعیت رسانههای نوشتاری افغانستان جویا شد. شفیقی رشد مطبوعات در افغانستان را به علت نبود فرهنگ روزنامه خوانی "کند" توصیف کرد. وی مشکلات دیگر مطبوعات را مسائل اقتصادی عنوان کرد و گفت که به دلیل نبود آگهیهای بازرگانی رسانههای نوشتاری افغانستان با مشکلات زیادی روبهرو هستند. فیقی از دولت افغانستان خواست تا از مطبوعات مستقل و آزاد در این کشور حمایت کند و راه را برای رشد آنها فراهم کند تا در شرایط کنونی این رسانهها از رشد لازم برخور دار شوند. "لیاقت علی امینی" مدیر مسوول روزنامه افغانستان یکی از پر تیراژترین روزنامههای کابل هم به خبرنگار ایرنا گفت: مشکلاتی برای رسانههای نوشتاری در افغانستان وجود دارد. وی گفت: خود سانسوری مطبوعات و سانسور آنها از طرف حامیان مالی آن از جمله مشکلاتی است که مطبوعات این کشور با آن مواجهند. امینی در ادامه تاکید کرد: تاکنون سانسور و فشار از طرف مقامات دولت بر رسانههای این کشور وجود نداشته، ولی تعدادی از نهادها دولتی به دلیل انتقاد رسانهها از آنان تهدیدهایی را نیز انجام دادهاند. وی درباره مشکلات اقتصادی مطبوعات افغانستان گفت: با توجه به فعالیت اقتصادی بخش خصوصی در کشور، آگهیهای بازرگانی به قدر کافی وجود دارد که بتواند چرخه چاپ مطبوعات را به حرکت درآورد. امینی تاکید کرد، مطبوعات غیرحزبی و بیطرف است که میتوانند در این زمینه فعالیت کنند و مطبوعات وابسته به جناحهای سیاسی و احزاب، تاکنون نتوانستهاند که جایگاه خود را در اجتماع باز کنند. هم اکنون در افغانستان 12 روزنامه به نامهای چراغ، هیواد، انیس، اصلاح، آرمان ملی، اتفاق اسلام، اوت لوک افغانستان، روزنامه افغانستان، کابل تایمز، افغانستان تایمز، راه نجات و ویسا به چاپ میرسد. آمار دقیقی از تیراژ مطبوعات افغانستان در دست نیست. استادان روزنامه نگاران افغانستان ومطبوعات:استادان روزنامه نگاری افغانستان براین اعتقادند که توقف وتعطیلی خودسرانۀ مطبوعات باید ممنوع باشد.آنان به نظام های آزادی گرا،مسؤلیت اجتماعی وتوسعه ای گرایش بشتری داشته اند.آنان در تبیین نظام مطلوب مطبوعات افغانستان باید ها ونباید های زیر ا لحاظ کرده اند 1- مطبوعات باید استقلال حرفه ای وبی طرفی خود را بارعایت اصول اخلاقی حرفۀ روز نامه نگاری حفظ کنند. 2- هیچ نهاد دولتی نباید قانونی وضع کند که آزادی بیان وآزادی مطبوعات رامحدود کند. 3- مطبوعات کشور باید درحفظ هویت فرهنگی وزبان ملی مشارکت داشته باشد. 4- برای جلو گیری از استبداد داخلی واستعمار خارجی درابعاد سیاسی وفرهنگی باید مقابله ومبارزه نماید . 5- دمکراسی یک دست آورد مثبت بشری است که مطبوعات باید درتوسعۀ آن ونیز درجهت تشویق مردم درامر انتخابات باید سهم قابل ملاحظه ای داشته باشند. 6- برای جلوگیری از تعرض به حقوق مردم واقلیتها باید مطبوعات چاره ای اندیشید. 7- همه اقلیتهای نژادی ،مذهبی ،قومی وسیاسی باید ازهر گونه تعرض مطبوعاتی درامان باشند. 8- وظیفۀ مطبوعات صرفأ انعکاس رویداد ها نیست،هدف از انتشار روزنامه باید اطلاع رسانی ،آموزش ،کمک به پیشرفت وتوسعۀ اجتماعی باشد. 9- روز نامه نگار باید آزادی ومسئولیت را باهم بیاموزند. استادان روز نامه نگار افغانستان باهر گونه کنترل ونظارت پیش از انتشار نیز مخالفند وآزادی وکثرت گرایی رادر مطبوعات لازم وملزوم یکدیگر می دانند. استادان درزمینه تبادل اطلاعات توافق نسبی دارند ومعتقیدند که پیامهای ارتباطی (اخبار واطلاعات ) باید آزادانه ازخارج به داخل وازداخل به خارج انتقال یابند . همچنین پاسخ گویان درحمایت از جنبش های پیشرو جهانی توافق نسبی دارند ومعتقدند که مطبوعات باید از جنبشهای پیشرو جهانی حمایت کنند ونیز درزمینه وحدت مردم بر این باورند که مطبوعات ا ز ابزارهای ایجاد اتحاد ویک پارچگی میان مردم هستند. به اعتقاد پاسخ دهندگان ،عقاید مردم ،رفتار مخاطبان واصول اخلاق حرفۀ روز نامه نگاران ابزار های کنترل مطبوعات هستند وعقیده هاواندیشه ها باید از شانس مساوی برای ارائه، برخوردار باشند. درزمینۀ رسالت مطبوعات نیز استادان روزنامه نگاری معتقدند که مهمترین رسالت مطبوعات نظارت بر اعمال دولت مردان است. درزمینه تحقق عدالت اجتماعی درجامعه نیز مطبوعات می توانند سهم ونقش قابل ملاحظه ای داشته باشند. استادان روزنامه نگاری معتقدند که مطبوعات باید عهده دار وظیفه تحقق عدالت اجتماعی درجامعه باشند وبه ازمیان رفتن سلطۀ سرمایه داری کمک کنند. براساس پاسخ آنان ،درباه تشکیلات روز نامه نگاری نیز می توان گقت که نهادی متشکل ازخود روز نامه نگاران (بدون دخالت دولت )باید بر عملکرد روزنامه نگاران نظارت داشته باشد. یکی ازوظایف مطبوعات هنجارسازی،آموزش،اطلاع رسانی وبسیج عمومی است که باید مطبوعات کشور به آن اهتمام ورزند . درزمینۀانتشار مطبوعات نیز میان پاسخگویان این توافق وجودداشت که انتشار مطبوعات باید ازطریق کسب مجوزرسمی از ار کان ویا وزارتخانۀ مربوطه باشد. همچنین مطبوعات درشرح توصیف شعار ها ونیز ایجاد چالش سهم دارند .یعنی کار مطبوعات باید ایجاد چالش تارسیدن به مرحلۀ بحث وتبادل نظرباشد. همچنین استادان روز نامه نگاری افغانستان توافق نسبی خودرا بااین نظر که مطبوعات باید اهداف عمومی راکه به وسیلۀمدیریت سیاسی جامعه تعریف وتبیین می شود دراو لویت کار خود قرار دهند ابراز داشتند . ودر مخالفت با این که مطبوعات باید دولت حاکم رابه هر وسیلۀممکن تقویت کنند ویکی ازکار کرد های عمده مطبوعات افشاگری علیه کسانی است که قصد ضربه زدن به حکومت رادارند ،هم صدابودند.آنان با این نظر که ((نظام حاکم بر جامعه حق دارد به نفع اهداف مورد نظر خود مطبوعات راسانسور ودرکار آنها مداخله کند))مخالفت کردند. آنان همچنین این امر را که «وظیفۀمطبوعات تهجیین ،تبلیغ سیاسی وسازماندهی مردم درجهت اجرای هدفهای دولت است » نپذیرفتند . سر انجام بانقش دولت درکنترل مطبوعا ت به این معنی که حکومت حق دارد در محتوی مطبوعات قبل از انتشار دخالت کند ونیز بامفهوم این که مطبوعات باید به وسیلۀدولت اداره شود؛مخالفت کردند. مطبوعات در قانون اساسیدر ادبیات سیاسی مطبوعات را رکن چهارم دمکراسی لقب دادهاند، و تحقق دمکراسی در کشورها را بدون وجود «آزادی مطبوعات» امری ممتنع دانسته اند آزادی مطبوعات ورسانه همانند یک ضمانت نامه ازجانب دولت ها به رسانه های عمومی در مقابل مواجهه با روندهای محدود کنندهٔ ابراز نظر درجوامع میباشد که حقوق قانونی رسانهها و همچنین مراجع رفع اختلاف بین رسانهها و شاکیان را مشخص میکند. این حقوق در بسیاری از کشورها به صورت قانونی و در چهارچوب قوانین اساسی آن کشور تعبیه شدهاست تا از آزادی مطبوعات حمایت به عمل بیاید. در قانون اساسی افغانستان ماده 34چنین آمده است «آزادی بیان از تعرض مصون است. هر افغان حق دارد فکر خودرا به وسیله گفتار،نوشته، تصویر ویاوسایل دیگر،بارعایت احکام مندرج این قانون اساسی اظهار نماید. هر افغان حق دارد مطابق به احکام قانون،به طبع ونشر مطالب،بدون ارائه قبلی آن به مقامات دولتی،بپردازد» نکاتی از قانون مطبوعات افغانستانمطبوعات : آن حروف و اشکال طبع شده ای استکه مطالب یا صورتی را افاده نموده و شامل تمام وسایل ارتباط همگانی مانند روزنامه ، جریده، مجله، رساله، کتاب، موعظه، خطابه و بیانیه باشد ماده 1این قانون به تاسی از حکم ماده سی و چهارم قانون اساسی ورعایت ماده نزدهم میثاق بین المللی حقوق بشر، به منظور تامین حق آزادی فکر و بیان و تنظیم فعالیت رسانه های همگانی در کشور وضع گردیده است. ماده 2اهداف این قانون عبارت اند از 1-ترویج و حمایت از حق آزادی فکر و بیان، دفاع از حقوق ژورنالیستان و تامین شرایط فعالیت آزاد آنها 2- ترویج و انکشاف رسانه های همگانی آزاد، مستقل و کثرت گرا. 3- فراهم کردن زمینه مناسب برای اظهار فکر و احساس اتباع کشور توسط گفتار ، نوشته، رسم، تصویر، ثبت روی نوار ، تمثیل، حرکت و سایر پدیده های علمی ، ادبی، هنری و طبع و نشر 4- رعایت اصل آزادی بیان و رسانه های همگانی مسجل در میثاق بین المللی حقوق بشر با نظرداشت دین مبین اسلام. ماده 4(1)هر شخص حق آزادی فکر و بیان را دارد . طلب، حصول ، انتقال معلومات و نظریات بدون مداخله و محدودیت از طرف مسوولین دولتی شامل این حق بوده و در برگیرنده آزادی بیان و وسایل پخش ، توزیع و دریافت معلومات نیز می باشد. (2) دولت، آزادی رسانه های همگانی را حمایت و تقویه مینماید . هیچ شخص حقیقی یا حکمی بشمول دولت و ادارات دولتی نمی تواند فعالیت رسانه های خبری و یا معلوماتی را منع، تحریم، سانسور یا محدود نموده و یا طور دیگری در امور نشر رسانه های همگانی و معلوماتی مداخله کند. کمیسیون بررسی مندرج ماده (42) این قانون از این حکم مستثنی میباشد. پیام روز جهانی آزادی مطبوعات:پیام روز جهانی آزادی مطبوعات به جوامع بشری این است که آزادی مطبوعات بر اثر مبارزات سخت و خستگیناپذیر مردان و اندیشمندانی به وجود آمده که در قرون جدید با عشق و علاقه فراوان برای تأمین آزادی و رهایی از اسارت و درماندگی انسانها، تلاش ورزیدهاند و چه بسا جان خود را در این راه از دست دادهاند. لذا مسئولیت انسانی ما میطلبد که از این میراث گرانبها به خوبی پاسداری نموده، در راه کمال آن بکوشیم تا صاحبان اندیشه و قلم و به خصوص اصحاب رسانههای مکتوب در فضای آزاد و بدون خطر، بتوانند نقش مفید و سازنده خود را در جامعه به نیکی ادا کنند. غیاب آزادیِ بیان ممکن نیست و آزادیها بدون اینکه از طریق مطبوعات تقویت و تضمین شود، دوام نمیآورد و به مرور در زیر چرخهای سنگین استعمار و استبداد، از بین خواهد رفتدولت افغانستان دررویا روی با آزادی مطبوعات: درافغانستان تلاشهای زیادی برای محدودکردن آزادی مطبوعات که بدون آنهم رسانه ها زیرفشارهای گوناگون قراردارند ؛ براه انداخته شده است. این روند ازیک سوتوسط اشغال کرسیهای بلندپایه دفاتروادارات مربوط به مطبوعات توسط کسانی که گفته می شود به دموکراسی وآزادی بیان باورندارند وازطرف دیگرازطریق بازنگری قانون مطبوعات به صراحت دیده می شود. وازسوی دیگر مطبوعات ورسانه های گروهی درکل به شکلی ، زیرسانسورقرارداده شده اند؛ ولی گذشته ازاین گفته می شود که درپیش نویس قانون مطبوعات که ازسوی وزارت اطلاعات وفرهنگ به پارلمان برای تایید فرستاده شده است ؛ نکات تازه ای وارد شده اند که نگرانیهای فزاینده ای درمیان روزنامه نگاران وقلم بدستان به وجود آورده است. درقانون اساسی دولت افغانستان آزادی بیان وآزادی مطبوعات همسان حقوق بشرتاکید شده است. ولی شهرواندان افغانستان می توانند براساس همین قانون صرف درداخل چوکات احکام شرعی استفاده نمایند که همین محدودیت را می توان عملاً درقانون مطبوعات افغانستان دید- آزادی بیان بدون سانسوردولت- درماده چهارم قانون مطبوعات افغانستان آمده است. همچنین درماده 31 قانون مطبوعات آن چه را مخالف اسلام باشد منع قراراداده است . برای تحلیل وتعیین حدود وثغوراین که چه چیزی مخالف شرع است شورای علما مسوول می باشد. درنتیجه دربسیارازولایات سردمداران جنگی حتا به وسیله زورآزادی مطبوعات را پامال می کنند .به همین سبب روزنامه نگاران درافغانستان حین تهیه وارائه گزارشهای شان به موانع غیرقابل گذربرمی خورند؛ تا حد که قربانی یک تخلف بسیارمعمولی می شوند. آنچه بیشترباعث نگرانی اهل مطبوعات شده است اقداماتی اند که آزادی مطبوعات ورسانه های گروهی را محدود وغیرقانونی می سازند. رحیم الله سمندر رییس اتحادیه آزاد ژورنالیستان دربرابرآزادی مطبوعات درافغانستان موانع زیادی می بیند: " افغانستان یک کشورمذهبی وسنتی است وآزادی بیان طوری که باید باشد دراین کشوروجود ندارد.دراینجا درآزادی مطبوعات مشکلات زیاد وجود داشته ، سانسورخیلی زیاد است . مثلاً درمورد تروریزم ، رهبران جهادی ، کارکردهای رهبران جهادی ، کلمه جنگسالار، فساد اداری ویا درمورد کشت ویا قاچاق مواد مخدر. اقدامات حکومت درمحدود ساختن آزادی مطبوعات ازچند ماه به این سو به شکل آشکاردرجریان بوده است. به ویژه پس ازروی کارآمدن چهره های نو در راس ادارات مربوط به مطبوعات خیلی محسوس است. سید آقاحسین فاضل سانچارکی رییس یکی دیگرازاتحادیه های آزاد ژورنالیستان افغانستان می گوید: " ازهشت ماه به این سو حکومت افغانستان یک برخورد بسیارنامناسب را درقبال رسانه ها داشته که سبب تشویش ونگرانی اهل مطبوعات ورسانه ها شده است. حکومت افغانستان تلاش دارد که محدودیتهای زیادی را علیه گردش آزاد اطلاعات درجامعه بوجود بیاورد. ریاست امنیت ملی یک اعلامیه بیست چندماده ای صادرکرد ودرآن قید وقیود زیادی را علیه رسانه ها مطرح کرده است. بعداًرییس جمهورافغانستان به مناسبت سالروزاستقلال افغانستان بیانیه داشت که درآنجا موضعگیری بسیارتندی علیه رسانه ها ومطبوعات داشت. روزنامه نگاران افغانستان هم با توجه به این نگرانی دست به گردهمایی هایی فراوان زده محافل اعتراض شان را درنقاط مختلف برگزارنمودند. پس ازکابل روزنامه نگاران طی محفل درمزارشریف درخواهان آزادی های مشروع درقانون مطبوعات شدند. اتحادیه ژورنالیستان افغانستان به رهبری فاضل سانچارکی ؛ طی نشستهای متواتربا نمایندگان پارلمان نیزنگرانی هایش را ابرازنموده است. به گفته ی سانچارکی نمایندگان پارلمان گفته اند که وزارت اطلاعات وفرهنگ خواهان تغییرات درقانون مطبوعات می باشد. مطبوعات؛ چشمان همیشه ناظر مردم:یکی از وظایف خطیر مطبوعات که شاید بتوان آن را با ارزشترین و مهمترین وظیفه دانست، نظارت بر امور جامعه و به ویژه جریان قدرت و حاکمیت است. رسانهها ومطبوعات در حقیقت گوش و چشم مردم هستند که همچون آیینه حقیقت نما، به بیان مسایل جامعه میپردازند و از این طریق میتوانند خطاها را به حاکمان جامعه گوشزد نمایند. اصولاً مطبوعات آن گاه میتوانند از انجام این وظیفه مهم سربلند بیرون بیایند که از سر شفقت بر مردم، بدیها را بر شمرده و بر آنها بخورشند و از سویی دیگر خوبیها را هم اعلام کنند. در پایان، باید گفت: مطبوعات هم میتوانند مفید باشند هم مضر؛ هم میتوانند فرصت باشند هم تهدید، اما حقیقتی که لازم به ذکر است اینکه وجود مطبوعات به دلیل آگاهی بخشی و نشاطی که به جامعه میدهد، ضروری است به این شرط که از عنصر نظارت سازنده بر آنها غفلت نشود. |
URL : https://www.vekalatonline.ir/articles/111588/آزادی-مطبوعات-در-افغانستان/ |