مفهوم مصطلح حضانت که در میان جامعه رواج دارد، به معنای نگهداری و سرپرستی طفل توسط پدر و مادر است در حقیقت حضانت واژهای عربی است که به مفهوم حفظ کردن و پرورش دادن است و در اصطلاح نیز عبارت از نگهداری مادی و معنوی از طفل و پرورش و سرپرستی او توسط پدر یا مادر یا سایر کسانی است که قانون این تکلیف را برای آنها تعیین کرده است حضانت شامل همه اقداماتی میشود که برای ادامه حیات انسان و پرورش جسم و روح او لازم است مواردی از قبیل غذا دادن به طفل، مراجعه به پزشک برای درمان بیماری او و پرداخت هزینههای تحصیل از جمله اقدامات متعارف برای نگهداری کودک به شمار میرود
مفهوم مصطلح حضانت که در میان جامعه رواج دارد، به معنای نگهداری و سرپرستی طفل توسط پدر و مادر است. در حقیقت حضانت واژهای عربی است که به مفهوم حفظ کردن و پرورش دادن است و در اصطلاح نیز عبارت از نگهداری مادی و معنوی از طفل و پرورش و سرپرستی او توسط پدر یا مادر یا سایر کسانی است که قانون این تکلیف را برای آنها تعیین کرده است. حضانت شامل همه اقداماتی میشود که برای ادامه حیات انسان و پرورش جسم و روح او لازم است. مواردی از قبیل غذا دادن به طفل، مراجعه به پزشک برای درمان بیماری او و پرداخت هزینههای تحصیل از جمله اقدامات متعارف برای نگهداری کودک به شمار میرود.
مفهوم حضانت از لحاظ حقوقی
با همه این تعابیر، لازم است که مفهوم این موضوع از لحاظ حقوقی به طور دقیقتر مشخص شود.حضانت از دیدگاه عرف، نوعی حق مبنی بر تعهد والدین نسبت به نگهداری از فرزندان محسوب میشود؛ این در حالی است که از لحاظ حقوقی، حضانت بیشتر از اینکه ماهیت حق داشته باشد، دارای ماهیت تکلیفی است و نوعی تکلیف و وظیفه محسوب میشود چرا که سرپرستی طفل باید به نحوی صحیح انجام شود و مواردی مانند تربیت، تامین نیازهای مالی و غیر مالی طفل وظیفه والدین است و طبق قانون، والدین مکلف به انجام آن هستند.
نگهداری طفل بر عهده چه کسی است؟
نگهداری طفل در درجه اول با والدین او خواهد بود. در صورتی که پدر از دنیا برود یا در موارد جدایی بین پدر و مادر، تا قبل از اصلاح ماده 1169 قانون مدنی و به موجب ماده قانونی قبلی، وظیفه نگهداری از کودکان پسر تا سن 2 سال و وظیفه نگهداری از کودکان دختر تا سن 7 سال با مادر و بعد از این سن، وظیفه نگهداری با پدر بود اما به موجب قانون اصلاح ماده 1169 قانون مدنی مصوب 1314 که در جلسه علنی 6 مرداد 1381 مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 8 آذر 1382 با اصلاحاتی به تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام رسید، برای حضانت و نگهداری طفلی که پدر و مادر او جدا از یکدیگر زندگی میکنند، مادر تا هفت سالگی اولویت دارد و پس از آن، نگهداری با پدر است. همچنین طبق تبصره این ماده، بعد از هفت سالگی در صورت واقع شدن اختلاف، حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه است.
حق هر یک از والدین در مورد حضانت
در فرضی که والدین با یکدیگر زندگی میکنند، معمولاً مشکلی پیش نمیآید و پدر و مادر، هر دو مسئولیت دارند البته تعهد قانونی برای نگهداری و سرپرستی طفل بر عهده پدر است اما تا زمانی که جدایی والدین از یکدیگر اتفاق نیفتاده است، هر دوی آنها مسئولیت دارند. موضوع اصلی مربوط به زمانی است که به هر دلیل بین والدین جدایی میافتد که در این صورت بر اساس قانون، حضانت تا سن خاصی بر عهده مادر و به تعبیری حق مادر است و از 7 سالگی به بعد طفل، بر عهده پدر است.
ضمانت اجرای امتناع از قبول حضانت
در اینجا پرسشی مطرح میشود مبنی بر اینکه اگر هر یک از پدر و مادر که حضانت طفل را بر عهده دارد، از قبول حضانت خودداری کند، چه ضمانت اجرایی وجود خواهد داشت؟در پاسخ باید گفت که شاید مهمترین ضمانت اجرا در این زمینه، ضمانت اجرای اخلاقی و عاطفی باشد زیرا به طور معمول پدر و مادر برای مشخص شدن اینکه کدام یک از آنها باید از کودک نگهداری کنند، ممکن است با یکدیگر اختلاف داشته باشند.در خصوص ضمانت اجرای حقوقی باید گفت، گذشته از اینکه به طور معمول حکومتها نیز برای نگهداری از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست که به خوبی حضانت نمیشوند، مسئولیت دارند و برای این موضوع نیز معمولاً ساختارها و صندوقهایی را ایجاد میکنند اما از لحاظ قانونی بر فرض برخورداری از توانایی مالی، مسئولیت حضانت بر عهده هر یک از والدین است که ممکن است تمکن لازم برای عهدهدار شدن حضانت را داشته باشند بنابراین در صورت امتناع یکی از پدر و مادر از قبول مسئولیت حضانت ضمانت اجرای حقوقی وجود دارد و از نظر مالی نیز میتوان آنها را به پرداخت خسارت ملزم کرد.
کوتاهی والدین در نگهداری از طفل
اگر یکی از والدین یا هر دو نفر آنها در نگهداری از طفل کوتاهی کنند، اقدامی جز گرفتن طفل از حضانت آنها قابل انجام نیست البته از نظر حقوقی میتوان به طور مثال از پدری که تمکن مالی دارد و حضانت فرزندش را بر عهده نمیگیرد یا وظایفش را به درستی انجام نمیدهد، هزینهها را دریافت کرد اما انجام اقدام دیگری در این خصوص متصور نیست. به دنبال این موضوع، حکومتها و دولتها به دلیل اهمیت خاص مساله حضانت و در فرضی که والدین یا یکی از آنها که مسئول حضانت طفل است اما نمیتواند به نحو صحیح این وظیفه را انجام دهد یا از انجام آن اهمال کند، ساختارهایی را طراحی و ایجاد میکنند اما در نهایت غیر از این که بتوان هزینهها را از شخص مسئول دریافت کرد، اقدام دیگری نمیتوان انجام داد.
انحطاط اخلاقی دارنده حضانت
در فرضی که به طور مثال پدر دچار مشکلات اخلاقی است و مادر متقاضی عهدهدار شدن حضانت کودک است، حضانت به مادر داده میشود و طبیعتاً این موضوع در قوانین نیز پیشبینی شده است ولی در فرضی که هر دو نفر والدین دارای مشکلات اخلاقی باشند و شایستگی حضانت را نداشته باشند، برخی نهادهای حاکمیتی حضانت کودک را بر عهده میگیرند.
والدین تا چه زمانی مکلفند عهدهدار حضانت فرزند باشند؟
تا زمانی که کودک در دوران طفولیت به سر میبرد، والدین مکلفند حضانت فرزندانشان را عهدهدار باشند ولی از زمانی که فرزند از شمول تعریف طفل خارج شد، خودش مسئول است. در کشور ما با توجه به ماده 1210 قانون مدنی که درباره بلوغ و رشد مواردی را مطرح کرده است همچنین به دلیل عرف موجود در جامعه که 18 سال را سن خروج از طفولیت قلمداد میکند، اختلاف نظر بسیاری وجود دارد.
ملاقات با فرزند
در مواردی که با حکم دادگاه حضانت به یکی از والدین واگذار میشود، بر حق ملاقات طرف مقابل نیز تصریح میشود و به همین منظور دادگاه دورههای مشخصی را برای ملاقات تعیین میکند. اگر پدر یا مادری که حضانت طفل را بر عهده دارد، مانع از ملاقات دیگری با فرزند شود، میتوان از طریق دادگاه این حق را مطالبه کرد. این در حالی است که متأسفانه بسیاری از افراد ملاحظات انسانی را کنار میگذارند.باید تاکید کرد که به نحو قانونی، ممانعت از ملاقات یکی از والدین با فرزند امکانپذیر نیست اما برخی افراد، پدر یا مادری که عهدهدار حضانت نیست را آزار میدهند که به دنبال این موضوع وی ترجیح میدهد برای آسیب ندیدن فرزند، از ملاقات با او خودداری کند.در فرضی که ملاقات با پدر و مادری که حضانت کودک را بر عهده ندارند، برای مصالح کودک مضر باشد یا خوف ضرر جانی برای کودک به دنبال داشته باشد، آیا دادگاه میتواند اقدامی انجام دهد؟اگر خوف ضرر جانی برای کودک وجود داشته باشد، طبیعی است که دادگاه همیشه میتواند در این موضوع دخالت کند ولی به صرف ادعا نمیتوان گفت که ممکن است ضرر جانی برای طفل وجود داشته باشد بلکه این موضوع باید اثبات و جهت آن مشخص شود که به چه دلیل این مساله مطرح شده است. همواره خوف ضرر جانی و حفظ جان کودک مهمترین مصلحت بوده و طبیعی است که در چنین مواردی دادگاه میتواند تصمیم بگیرد که ملاقات انجام نشود.
حضانت طفل در صورت فوت پدر
اگر پدر فوت کند، حضانت طفل با چه کسی است؟ در پاسخ باید گفت که اگر جد پدری در قید حیات باشد، ولایت به طور قهری با جد پدری است؛ اما حضانت از قیمومت قابل تفکیک است یعنی ممکن است به طور مثال ولی قهری وجود داشته باشد ولی دادگاه حضانت طفل را به مادر بدهد که به طور معمول نیز به مادر داده میشود همچنین در فرضی که ولی قهری وجود نداشته باشد، دادگاه میتوان هر فردی را به عنوان قیم انتخاب کند اما با اولویتهایی که در قانون وجود دارد، دادگاه معمولاً مادر را به عنوان قیم انتخاب میکند.
موارد سقوط حق حضانت
ماهیت حضانت، حق به مفهوم حقوقی نیست، در واقع حق موضوعی است که قابل اسقاط باشد؛ همچنین حق به نفع شخص است. به طور مثال فردی حقی بر یک ملک دارد و میتواند از آن اعراض کند یا آن را اسقاط یا واگذار کند. عنوان بعضی از حقوق، حق است اما ذاتشان اینگونه نیست و در اصطلاح به آنها حکم گفته میشود. این موارد ماهیت تکلیفی دارند و امتیازی برای دارنده آن محسوب نمیشوند. ماهیت حضانت نیز چهره حق دارد و به طور مثال گفته میشود که والدین حق حضانت دارند ولی در عین حال حضانت تکلیفی برای والدین بوده و به نفع طفل است نه به نفع والدین. همچنین حضانت لزوماً قابل اسقاط و اعراض نیست و زمانی از بین میرود که بر اساس مبانی موجود در قوانین و منابع حقوقی خطری برای طفل داشته باشد.
منبع : روزنامه حمایت
دیدگاه خودتان را ارسال کنید