در جامعه امروزی، فشارهای ناشی از روابط اجتماعی باعث شده که گاه یک اتفاق ساده به منازعهای تبدیل شود موارد متعددی به پزشکی قانونی اطلاع داده میشود که افراد زیادی در قالب دو گروه بر سر موضوعی که در غالب مواد اهمیتی ندارد به جان هم افتادهاند درگیریهایی که حتی گاهی منجر به معلولیت یا مرگ میشود اتفاقی که در هر صورت امنیت و سلامت جامعه را به خطر میاندازد و عده زیادی را گرفتار میکند
در جامعه امروزی، فشارهای ناشی از روابط اجتماعی باعث شده که گاه یک اتفاق ساده به منازعهای تبدیل شود. موارد متعددی به پزشکی قانونی اطلاع داده میشود که افراد زیادی در قالب دو گروه بر سر موضوعی که در غالب مواد اهمیتی ندارد به جان هم افتادهاند. درگیریهایی که حتی گاهی منجر به معلولیت یا مرگ میشود. اتفاقی که در هر صورت امنیت و سلامت جامعه را به خطر میاندازد و عده زیادی را گرفتار میکند.
شرکت در درگیری بسته به میزان خسارت وارده، مجازاتهایی چون قصاص، دیه و حبس را به دنبال دارد. گاهی اوقات یک عصبانیت، باعث از کوره در رفتن فرد میشود. در این موارد کافی است فرد وارد نزاع شود، در این صورت نمیتوان از عواقب آن جلوگیری کرد. اکنون به مفهوم نزاع جمعی و مقایسه آن با چند عنوان مجرمانه دیگر میپردازیم.
مفهوم نزاع دستهجمعی
شرکت در منازعه یعنی روی آوردن به ضرب و جرح. یعنی دست زدن به جرم علیه اشخاص که تبعات حقوقی فراوانی برای افراد به بار میآورد. از نظر حقوقی ضرب به صدماتی گفته میشود که ازهمگسیختگی ظاهری نسوج و خونریزی از بدن را همراه ندارد. پس کسی که در یک نزاع شرکت میکند و موجب ایجاد کبودی، تورم، پیچ خوردن مفاصل و خونمردگی در بدن طرف نزاع میشود از نظر قانون مرتکب ضرب شده است. ضرب معمولا با دست یا پا با تمام سنگینی بدن یا با استفاده از ابزاری مثل چوب، آهن یا سنگ اتفاق میافتد، اما به هر حال ملاک تشخیص آن آسیب ظاهری بدون خونریزی است.در مقابل، جرح به آسیبهایی گفته میشود که با خونریزی ظاهری و بیرونی همراه باشد، مثل وقتی که کسی باعث ایجاد خراشیدگی، بریدگی یا پارگی در بدن فردی میشود. پس قطع عضو، سوختگی، شکستگی و بریدگی یا مواردی شبیه اینها از انواع جرح هستند.
جرح عضو عمدی
بیشتر کسانی که با دیگران درگیر میشوند شاید به فکرشان نرسد مجرمی هستند که مرتکب جرح عمدی شده. نظر قانونگذار در مورد این دسته از افراد کاملا واضح است. پس اگر شخصی به قصد قطع یا جرح عضو، به دیگری صدمه بزند مرتکب جرم عمدی شده است. حتی زمانی که فرد قصد این عمل را نداشته باشد، ولی نوع عمل او طوری باشد که عرفا منجر به قطع یا جرح عضو شود، این جرم صادق است. مثل کسی که به قصد دور کردن کسی از صحنه درگیری یا ادب کردن او با چاقو به وی صدمه میزند. چنین افرادی در محضر دادگاه اعلام میکنند هیچ قصد قبلی برای قطع یا جرح عضو فرد مصدوم نداشتهاند، اما قاضی به آنها خواهد گفت اگر چه او چنین قصدی نداشته، اما نوع وسیلهای که از آن برای انجام این کار استفاده کرده منجر به چنین نتیجهای شده است.اما گاهی اوقات فردی که مرتکب جرح عمدی شده نه قصد چنین کاری داشته و نه وسیلهای که از آن استفاده کرده یا نوع عمل او باعث بروز صدمه شده، بلکه عمل او نسبت به طرف مقابل به واسطه پیری، بیماری، ضعف جسمانی یا سن کم مصدوم منجر به قطع یا جرح عضو شده در حالی که صدمهزننده از این موضوع باخبر بوده است.
وقتی عمدی بودن ثابت شود
اگر قاضی تشخیص دهد قطع یا جرح عضو عمدی است مصدوم میتواند تقاضای قصاص کند که اگر مجرمیت ضارب اثبات شود با رعایت شرایطی قصاص خواهد شد. به این ترتیب باید در قصاص بین اعضا تساوی باشد، یعنی اگر کسی دست راست دیگری را شکست دست راست او به تقاضای مصدوم شکسته شود یعنی هر عضو در مقابل همان عضو و همان محل در مقابل همان محل. البته در اینجا یک استثنا وجود دارد. بهاین صورت که اگر مجرم دست راست نداشته باشد دست چپ او و اگر دست چپ هم نداشته باشد پای او به جای دست قصاص میشود، ولی این قاعده در مورد سایر اعضا مثل گوش و چشم صدق نمیکند. اگر قاضی تشخیص دهد قطع یا جرح عضو عمدی است مصدوم میتواند تقاضای قصاص کند. در این صورت اگر مجرمیت ضارب اثبات شود با رعایت شرایطی قصاص خواهد شد. در مورد قصاص علاوه بر تساوی در محل اعضا، باید آنها از نظر سالم بودن هم با یکدیگر مساوی باشند. برای همین در بعضی جراحتها و سوختگیها یا در مورد شکستگی استخوانها که ممکن است قصاص موجب مرگ مجرم شود یا بیشتر از صدمهای که وارد کرده صدمه ببیند به جای قصاص از او دیه گرفته میشود.
صرفنظر کردن از قصاص
در این میان گاه اتفاق میافتد یا شاکی از قصاص صرف نظر میکند یا شرط تساوی محقق نمیشود که در این صورت ضارب به 2 تا 5 سال حبس محکوم میشود. طبق قوانین آیین دادرسی کیفری، این میزان حبس با تحقق چهار شرط اتفاق میافتد؛ یکی اینکه صدمه وارده موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضو مصدوم شود، صدمه وارده منتهی به مرض دایمی فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع مصدوم شود، صدمه وارده منجر به از بین رفتن عقل مصدوم شود و قاضی تشخیص دهد که اقدام مجرم باعث اخلال در نظم و امنیت عمومی شده یا موجب شود وی یا دیگران جری و گستاخ شوند. حالا اگر چنین آسیبهایی پیش نیامده باشد ولی مجرم هنگام ایجاد صدمه از اسلحه یا چاقو یا ابزاری شبیه اینها استفاده کرده باشد به 3 ماه تا یکسال حبس محکوم خواهد شد.
جریمه هر مجرم جداست
گاهی اوقات درگیریها به صورت دستهجمعی است. در این موارد قانونگذار برای هر فردی که از در منازعه شرکت کرده است، چه آسیب دیده باشند و چه آسیب وارد کرده باشند، مجازات مقرر کرده است. این مجازات صرفاً به خاطر حضور و شرکت آنها در درگیری است. در صورتی که منازعه منتهی به نقص عضو شود، هر یک از شرکتکنندگان به حبس از شش ماه تا سه سال و اگر منازعه منتهی به ضرب و جرح شود، هر یک به سه ماه تا یک سال حبس محکوم خواهند شد. معمولا شرکتکنندگان در منازعه مدعی میشوند که برای میانجیگری یا دفاع از خود وارد درگیری شدهاند که اثبات این امر بر عهده آنها و تشخیص آن با قاضی است. اگر دادگاه اقدام شخصی را دفاع مشروع تشخیص دهد، از مجازاتهای مقرر گفته شده در بالا معاف هستند.
تفاوت دفاع مشروع با نزاع دسته جمعی
در قانون مجازات اسلامی موردی تحت عنوان دفاع مشروع پیشبینی شده است که در این دفاع اگر ثابت شود که فرد برای دفاع از خود در مقابل ضارب ایستادگی کرده است و اگر فرد ضارب زخمی یا کشته شود، دفاع مشروع محسوب میشود. البته با شرایطی خاص که در قانون نیز به آن اشاره شده است، از جمله این که دفاع با نوع حمله متناسب باشد و همچنین امکان گریز از صحنه جرم وجود نداشته باشد.اگر فرد برای دفاع از خود مهاجم را زخمی کند یا به قتل برساند، قابل مجازات نیست البته با شرایطی که مطرح شد. لازم به ذکر است که نظر نهایی و نوع دفاع بستگی به تشخیص قاضی دارد. در این میان اگر فرد مدافع برای دفاع از خود، سلاح فرد مهاجم را در اختیار بگیرد و با همان سلاح به فرد مهاجم ضربه و صدمهای وارد کند، دیگر شامل دفاع مشروع نخواهد بود. چرا که با حمله تناسبی ندارد.
فرق منازعه و نزاع جمعی
جرم منازعه و شرکت در نزاع دستهجمعی جرمی جداگانه است که در بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی پیشبینی شده است. اگر در تیتر روزنامهها و نشریات با این عبارت برخورد کردید که: «شرکت در نزاع منجر به قتل شد»، مراد وقوع همین جرم است. به عبارتی شرط تحقق شرکت در نزاع دستهجمعی این است که نحوه و کیفیت فعل مجرمانه اشخاص حاضر در منازعه نامعلوم باشد. زیرا اگر بتوان مرتکب اصلی را شناخت، با او در حدود مواد راجع به ضرب و جرح عمدی رفتار خواهد شد. در ضمن این جرم در صورتی واقع میشود که شخصی در منازعه و درگیری دخالت کرده باشد، هر چند خود مرتکب صدمهای به کسی نزند. بنابراین صرف شرکت در نزاع و تحقق نتایجی مثل قتل، نقص عضو یا ضرب و جرح، سبب محکومیت هر یک از مرتکبان به کیفرهای قانونی است خواهد شد. ضرورتی ندارد که شرکتکننده در نزاع، خود نیز ضرب و جرحی وارد کرده باشد.
برابر قانون مجازات: هر یک از شرکت کنندگان در نزاع حسب مورد به مجازات زیر محکوم میشوند:
1- در صورتی که نزاع منتهی به قتل شود، به حبس از یک سال تا سه سال.
2- در صورتی که منتهی به نقص عضو شود، به حبس از 6 ماه تا سه سال.
3- در صورتی که منتهی به ضرب و جرح شود، به حبس از سه ماه تا یک سال.
به دلیل تاثیری که درگیریها و منازعات دستهجمعی بر امنیت، آسایش و نظم خانواده دارد، قانونگذار به صورت جداگانه این مورد را جرمانگاری کرده و برای آن مجازات حبس در نظر گرفته است. بنابراین بهتر است افراد قبل از درگیر شدن با هم کمی به عواقب آن فکر کنند.
منبع : روزنامه حمایت
دیدگاه خودتان را ارسال کنید