جرم به معنای هنجارشکنی است به عبارتی جرم فعل یا ترک فعل است که ناقض هنجارهای حقوقی جامعه است بزه نوعی آسیب اجتماعی تلقی میشود، بزهکار با آسیبهای مختلف روحی، تربیتی، مادی و معنوی مواجه است و در این فرآیند نه تنها زندگی خود را تباه میکند بلکه جامعه را نیز دچار خسارتها و آسیبهای گوناگون میسازد مقابله با جرم و آسیبهای اجتماعی امری ضروری است چرا که هیچ جامعهای با وجود جرم و آسیبهای عمومی نمیتواند زندگی امن و متعادلی داشته باشد جامعه امن آنست که در آن آسیبهای اجتماعی کاهش یابد
جرم به معنای هنجارشکنی است به عبارتی جرم فعل یا ترک فعل است که ناقض هنجارهای حقوقی جامعه است بزه نوعی آسیب اجتماعی تلقی میشود، بزهکار با آسیبهای مختلف روحی، تربیتی، مادی و معنوی مواجه است و در این فرآیند نه تنها زندگی خود را تباه میکند بلکه جامعه را نیز دچار خسارتها و آسیبهای گوناگون میسازد. مقابله با جرم و آسیبهای اجتماعی امری ضروری است چرا که هیچ جامعهای با وجود جرم و آسیبهای عمومی نمیتواند زندگی امن و متعادلی داشته باشد. جامعه امن آنست که در آن آسیبهای اجتماعی کاهش یابد.
آسیبهای اجتماعی اعم از جرم، شامل مواردی چون اعتیاد، فقر، دزدی، تکدی گری، طلاق، فساد، بی بندوباری و… نیز میباشد، بنابراین وقتی از آسیبهای اجتماعی صحبت میشود مسائل مربوط به جرم را نیز دربرمی گیرد با این تفاوت که فرد آسیب دیده ممکن است با انواع تنگناها و زیانها روبرو شود اما مرتکب جرم نشود. این در حالی است که چنین فردی نیازمند کمک دیگران است. در جامعه مدنی و سالم باید از وقوع آسیبها جلوگیری کرد اما جلوگیری از آن دو مرحله دارد:
مرحله اول آن است که قبل از وقوع آسیب و جرم از آن پیشگیری کرد و مرحله دوم آن است که به افراد آسیب دیده و بزهکار کمک شود که خطرات و زیانهای آنان افزوده نگردد. به نظر می رسد پیشگیری در هر دو مرحله جایگاه ویژهای دارد چرا که گاهی فرد آسیب دیده نیز نیازمند نوعی پیشگیری است.
ـ اگر فردی به آسیبهای مختلف مواجه شود و در این میان از امدادرسانی مردم و نهادهای مسئول برخوردار نشود آسیبهای او افزایش یافته و جامعه سالم نمیتواند نسبت به زیانها و آسیبهای اجتماعی بی توجه باشد بلکه باید تلاش کند فرد زیان دیده را نیز تحت پوشش حمایتهای خود قرار دهد تا از میزان مشکلات اجتماعی بکاهد.
از جمله مبانی پیشگیری میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1ـ عدالت: اولین مبانی پیشگیری از آسیبهای اجتماعی است.وجدان پاک انسانی نمیتواند نسبت به وقوع جرم، تبهکاری، بی بندوباری و تزلزل جامعه بی تفاوت باشد و جامعه ناسالم را تحمل کند این ملکه اخلاقی حکم میکند که باید از وقوع انواع آسیب های اجتماعی پیشگیری کرد. دادگری از یک طرف به امنیت، آرامش و رفاه جامعه کمک میکند و از طرف دیگر پیشگیری از تحقق جرم آسیبهای عمومی را فراهم میسازد.
2ـ حق جویی: آنکه عاشق و فدای حق است نمیتواند نسبت به آسیبهای اجتماعی بی توجه باشد.حقوق شهروندی دو جنبه دارد از یک طرف همه افراد از حقوق بنیادی برخوردارند و از طرفی با اتخاذ سیاستها و روشها و برنامه ریزیها از وقوع آسیبهای اجتماعی جلوگیری میکند.
3-قانون گرایی: جامعه قانونمند جامعهای است که در آن ضعیف و قوی هر دو از کیفر قانون میهراسند.اگر در جامعهای عدهای از افراد با وجود ارتکاب جرم مجازات نشوند اما کثیری از مردم ضعیف جامعه با کیفرهای حاکمیت مواجه شوند بی تردید چنین قوانینی مشکلات بنیادی جامعه را حل نخواهد کرد.
پیشگیری از وقوع جرم و آسیبهای اجتماعی فواید زیادی دارد من جمله هزینههای پیشگیری با کاهش جرم و ناامنی و معضلات دیگر را جبران میکند و موجب کاهش بی عدالتی میشود،کاهش هزینههای اجتماعی و افزایش اعتماد عمومی را به همراه دارد.
نتیجه اینکه یکی از راهکارهای مهم در پیشگیری از وقوع جرم و آسیبها همگانی کردن آموزش است. آموزش نقش اساسی در رشد فکر و آگاهی و بینش و معرفت دارد. سرمایه گذاری دولت در بخش آموزش ارتباط تنگاتنگی با کاهش جرم و ناهنجاریها دارد.بر اساس گزارش مراکز نظرسنجی سطح سواد نقش عمدهای در کاهش انواع بزهکاریها و رفتارهای مغایر با فرهنگ و اعتقادات دارد.
محمدرضا گندم کار
منبع : اطلاعات
دیدگاه خودتان را ارسال کنید