انتخاب وصی برای بعد از مرگ

همواره مرگ، بین آدمی و اندوخته‏هایی که دارد فاصله می‏اندازد و قدرت حفظ، تصرف یا افزایش آن را از او می‏گیرد از این رو هر کس که اندوخته‏ای مادی یا معنوی دارد و می‏خواهد پس از مرگ، در اموال وی تصرفی داشته باشند یا آن را حفظ کنند، به وصیت نیاز دارد

 همواره مرگ، بین آدمی و اندوخته‏هایی که دارد فاصله می‏اندازد و قدرت حفظ، تصرف یا افزایش آن را از او می‏گیرد. از این رو هر کس که اندوخته‏ای مادی یا معنوی دارد و می‏خواهد پس از مرگ، در اموال وی تصرفی داشته باشند یا آن را حفظ کنند، به وصیت نیاز دارد.

گاهی زندگی بشر به گونه‌ای پیش می رود که امورش انتخاب خود نیست، یعنی این انتخاب ممکن است توسط شخص دیگر و یا قانون وضع شود.

انسان در زمان حیات خود می‌تواند تصمیم‌هایی برای بعد از حیاتش بگیرد که این تصمیم‌ها در قالب وصیت گرفته می‌شود. وصی به معنای اندرز دهنده، وصیت کننده، سفارش کننده و … آمده است.  در اصطلاح فقه، به کسی که موافق سفارش و وصیت کسی پس از مرگ وی در امور و اموال وی دخالت و تصرف کند، وصی می گویند. به بیان دیگر، وصی به کسی می گویند که بعد از مرگ وصیت کننده، طبق وصیتنامه، حق دخل و تصرف در امور و اموال میت را دارد.

اما خود وصیت هم انواعی دارد. یکی از انواع وصیت تعیین شخصی برای اجرای امور بعد از فوت وصیت‌کننده است. مثلا شخصی وصیت می‌کند که فلانی بعد از مرگش فرزندان صغیرش را نگهداری کند. به عبارت دیگر می‌توانیم جانشینی برای بعد از مرگ برای نگهداری فرزندان تعیین کنیم و همه اختیاراتی را که خودمان داریم برای او به میراث بگذاریم. این وصیت اگرچه می‌تواند بسیار مفید باشد، در مقایسه با وصیت تملیکی که در مورد اموال می‌شود، ناشناخته است.

   اختیار تعیین وصی بعد فوت  

هاله ثمری، وکیل پایه یک دادگستری در خصوص انتخاب وظایف وصی به «حمایت» گفت: وصی به وسیله پدر و جد پدری انتخاب می‌شود به طوری که هر یک از پدر و جد پدری بعد از وفات دیگری می‌تواند برای اولاد خود که تحت ولایت او قرار دارند وصی معین کند تا بعد از فوت خود در نگهداری و تربیت آنان مواظبت و اموال آنان را اداره کند. بنابراین تربیت و نگهداری فرزند جزو وظایف وصی محسوب می‌شود که وظیفه سنگین و مهمی است. اگر به مقررات مربوط به وصی نگاهی بیندازیم، در می‌یابیم پدر یا پدربزرگ، عملا با تعیین وصی شخصی را تعیین می‌کنند که تربیت و نگهداری فرزندشان بعد از فوتشان بر عهده او باشد که این شخص می‌تواند برادربزرگتریا مادر طفل باشد.

وی افزود: همچنین ممکن است پدر یا جد پدری به کسی که به‌ سمت وصایت معین کرده‌‌‌اند اختیار تعیین وصی بعد فوت خود را برای مولی‌علیه بدهد؛ یعنی وصی هم می‌تواند در صورتی که این اختیار به او داده شده باشد برای بعد از فوت خود یک نفر دیگر به عنوان وصی تعیین کند.

   مهمترین شرایط برای تعیین وصی

این وکیل دادگستری مهمترین شرایط برای تعیین وصی را این گونه بیان کرد: یکی از مهمترین شرایط تعیین وصی برای نگهداری فرزندان در ماده 1189 قانون مدنی بیان شده است که بر اساس آن هیچ ‌یک از پدر و جد پدری نمی‌توانند در حیات دیگری برای مولی‌علیه خود وصی تعیین کنند. بنابراین شرط مهم برای تعیین وصی برای فرزند این است که یا پدر در قید حیات باشد یا جد پدری و در صورتی که هر دو زنده باشند هیچ‌کدامشان حق تعیین وصی برای مولی علیه ندارد.

ثمری در ادامه اظهار کرد: در فقه امامیه و قانون مدنی، هر یک از پدر و جد پدری فقط بعد از فوت دیگری می‌تواند برای اداره امور فرزند تحت ولایت خود، وصی معین کند و هیچ‌یک از آنان با حیات دیگری نمی‌تواند برای مولی علیه خود وصی تعیین کند ( مواد 1188 و 1189 قانون مدنی). به تعبیر دیگر، پدر یا جد پدری در زمانی که ولی قهری دیگری وجود دارد نمی‌تواند اختیارات خود را به شخص ثالثی به عنوان وصی تفویض کند زیرا در چنین وضعی هر کدام که فوت شوند، دیگری برای نگهداری از فرزند زنده خواهد بود بنابراین نیازی به تعیین وصی نیست اما اگر یکی از آنان فوت شده باشد دیگری می‌تواند وصی تعیین کند.

   وصی می‌تواند از پذیرش مسئولیت خودداری کند

وی وی در  گفت که وصی می‌تواند از پذیرش مسئولیت خودداری کند و افزود: باید دانست وصی هم می‌تواند مثل موصی‌له از قبول وصایت خودداری کند که در این صورت باید قبل از مرگ میت به او اطلاع دهد که نمی‌خواهد به عنوان وصی باشد. اما اگر با اینکه می‌دانست او را به عنوان وصی انتخاب کرده‌اند تا زمان مرگ میت به او اطلاع نداد که حاضر به اجرای وصیت او نیست نمی‌تواند وصیت را رها کند بلکه باید آن ‌را اجرا کند.

این وکیل افزود: همچنین اگر زمانی اطلاع دهد که وقت یا شرایط کافی برای تعیین وصی دیگر فراهم نباشد (مثلاً زمانی اطلاع دهد که میت در کما یا بیهوشی فرورفته که دیگر از آن باز نخواهد گشت) یا بعد از مرگ میت بفهمد که وصی او است باید به وصیت عمل کند. اما اگر قبل از مرگ میت ولی در وخامت حال او بفهمد که وصی اوست بنا بر احتیاط مستحب به وصیت عمل کند.

 این کارشناس حقوقی در ادامه به ماده 834 قانون مدنی استناد کرد و ادامه داد: این ماده در این خصوص اشعار می‌دارد:« در وصیت عهدی، قبول شرط نیست لیکن وصی می تواند مادام که موصی زنده است وصایت را رد کند واگر قبل از فوت موصی رد نکرد بعد از آن حق رد ندارد اگر چه جاهل بر وصایت بوده باشد.»

   وصیت عهدی یک نوع ایقاع به فوت موصی

وی افزود: به موجب این قانون وصیت عهدی یک نوع ایقاع به فوت موصی است و بدون اراده وصی تحقق پیدا می‌کند و حتی با جهل او به وصایت برای وی ایجاد تعهد می‌کند و صرفاً هرگاه قبل از موصی از وصایت آگاه شود، می‌تواند در صورت عدم تمایل یا توانایی اعلام رد کند و در غیر این صورت انجام وصیت بر وی لازم است. البته ذکر این نکته لازم است که  اگر چه قائل شویم وصایت حتی با جهل وصی نیز تعهدآور است، لکن هرگاه انجام وصیت برای وصی سخت و دشوار باشد، به طوری که حسب عادت قابل تحمل نبوده یا با شئون وصی منافات داشته باشد، بی تردید می‌توان گفت که الزام وصایت ساقط می‌شود. هر چند قانون مدنی به صراحت گفته است:« ... بعد از آن حق رد ندارد» ولی در صورتی که وصی دلائل عدم توانایی و عسر و حرج خود را در دادگاه به اثبات برساند، دادگاه آن را موارد سقوط وصیت محسوب و او را ملزم به پرداخت خسارت در صورت رد نمی‌سازد.

این وکیل دادگستری عواقبی را معرفی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند که ممکن است در صورت عمل نکردن وصی به وظایف خود به وجود آید: وفق مواد 858 ، 859 و1191 قانون مدنی وصی نسبت به اموالی که بر حسب وصیت در ید او است حکم امین را دارد و ضامن نمی‌شود مگر در صورت تعدی یا تفریط. همچنین باید بر طبق وصایای موصی رفتار کند و الا ضامن است و اگر وصی منصوب از طرف ولی قهری به نگهداری یا تربیت مولی‌علیه یا اداره امور او اقدام نکند یا امتناع از انجام‌ وظایف خود کند، منعزل می‌شود.  

   وصی درقانون مدنی

در ادامه یک کارشناس حقوقی دیگر نیز در خصوص وصی گفت: طبق ماده 836  قانون مدنی اگر شخصی به قصد خودکشی، خود را مجروح یا مسموم کند یا اعمالی به این عمل که موجب هلاکت از و پس از این اقدام به خودکشی وصیت کند آن وصیت در صورتی که باعث مرگ وی شود وصیت باطل است و هرگاه منجر به موت نشود وصیت صحیح و نافذ است. دریا دهقانی در ادامه گفت: طبق قانون مدنی ایران اگر کسی به موجب وصیت یک یا چند نفر از ورثه خود را از ارث محروم کند وصیت مزبور نافذ نیست.

وی همچنین ادامه داد: بر اساس ماده دیگر قانون مدنی اگر موصی بعد از وصیت اول وصیت دومی را به عمل آورد وصیت دوم صحیح است. دهقانی اضافه کرد: اگر وصیت به صرف مال است این صرف مال باید در امر مشروع باشد زیرا وصیت نامشروع باطل است.

وی در ادامه از وصیت به بیش از 3/1 ترکه نافذ نیست مگر اینکه وراث به این وصیت اجازه دهند و اگر بعضی از ورثه اجازه دهد و فقط نسبت به سهم او وصیت نافذ است. برای تعیین میزان ثلث دارایی خالص متوفی پس از کسر هزینه‌های کفن ودفن و دویون متوفی در نظر گرفته می‌شود. وی در پایان گفت: طبق قانون مدنی وصیت برای حمل صحیح است لیکن تملک او منوط به این است که زنده به دنیا بیاید.

منبع : روزنامه حمایت