کاربرد سلاح هستهای، بهعنوان بارزترین نمونه سلاحهای کشتار جمعی، آثاری به همراه دارد که قابل قیاس با سایر سلاحها، شامل سلاحهای متعارف و سایر مصادیق سلاحهای کشتار جمعی نیست آثاری همچون کوری ناشی از آذرخش، پخش مواد رادیواکتیو و به راه افتادن طوفانهای گرم برخی از پیامدهاست که نمیتوان مشابه آنها را در کاربرد سایر سلاحها یافت
کاربرد سلاح هستهای، بهعنوان بارزترین نمونه سلاحهای کشتار جمعی، آثاری به همراه دارد که قابل قیاس با سایر سلاحها، شامل سلاحهای متعارف و سایر مصادیق سلاحهای کشتار جمعی نیست. آثاری همچون کوری ناشی از آذرخش، پخش مواد رادیواکتیو و به راه افتادن طوفانهای گرم برخی از پیامدهاست که نمیتوان مشابه آنها را در کاربرد سایر سلاحها یافت.
البته در بستر رشد و توسعه فزاینده تکنولوژی مربوط به ساخت این گونه سلاحها، قدرت مخرب و آثار ناشی از کاربرد آنها نیز نسبت به قبل افزایش زیادی یافته است. بنابراین امروزه کاربرد این گونه سلاحها چنان آثار شدیدی برای حیات بشری و محیط زیست بشری دارد که تصور آن مشکل است. در برخی از انواع این گونه سلاحها آثار ناشی از کاربرد، چنان شدید است که این گونه سلاحها را سلاحهای رستاخیز نامیدهاند. بر این اساس، دیوان بین دادگستری در رای مشورتی خود در سال 1996 عنوان کرد که آثار ناشی از کاربرد سلاحهای هستهای در زمان و مکان نمیگنجد. در این باره با «دکتر همایون حبیبی» حقوقدان و عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی گفتوگو کردهایم که میخوانید.
«همایون حبیبی» با بیان اینکه بمب اتم خطرناکترین اختراع بشر است به «حمایت» میگوید: اگر قرار باشد حتی بخشی از بمبهای هستهای موجود در انبارهای تسلیحاتی قدرتهای بزرگ استفاده شود، حیات در کره زمین از بین خواهد رفت. اما با وجود وقوف به این واقعیت همچنان سایه این دیو وحشت بر سر مردمان جهان سایه افکنده و امکان استفاده از این تسلیحات جهان را با خطر مواجه کرده است.
حقوق بشردوستانه و استفاده از انواع تسلیحات
این حقوقدان در پاسخ به این سوال که آیا حقوق بینالملل که حقوقدانان به انسانیتر شدن روزبهروز آن میبالند، توانسته است با مقرراتی مناسب از امکان بروز این فاجعه بکاهد و با جرمانگاری استفاده از این تسلیحات در سطح بینالمللی مانعی در مقابل عطش ساخت و بهرهبرداری از این تسلیحات ایجاد کند؟ توضیح میدهد: هدف حقوق بشردوستانه بینالمللی که امروزه در قالب معاهدات متعدد از جمله عهدنامههای چهارگانه 1949 ژنو مدون شده، کاهش آلام و اثار ناخوشایند مخاصمات و حمایت از قربانیان جنگ است.
به گفته حبیبی، حقوق بشردوستانه سعی دارد اشخاصی را که در مخاصمه مشارکت مستقیم ندارند، از گزند آثار جنگ دور نگه دارد و مصون بدارد؛ از طرف دیگر تلاش میکند که حتی رزمندگان نیز مورد حمایت قرار گیرند به همین دلیل است که حسب این حقوق، زخمیها و اسرای دشمن مورد حمایتند.
وی با بیان اینکه حقوق بشردوستانه، ایجاد زجر و درد بیدلیلد درباره رزمندگان دشمن را نیز مردود میشمارد، میافزاید: بدین منظور این حقوق حاوی مقررات و اصولی کلی و راهنما در خصوص استفاده از تسلیحات است. از جمله مهمترین این اصول، ممنوعیت هدف قرار دادن کسانی است که مشارکت مستقیم در مخاصمه ندارند همینطور اموالی که هدف نظامی تلقی نمیشوند.
دستهبندی ممنوعیت استفاده از تسلیحات
این عضو هیات علمی دانشگاه ممنوعیت استفاده از تسلیحات را در دو دسته قرار میدهد و میگوید: در دسته نخست ممنوعیت استفاده از تسلیحاتی است که ماهیتا نمیتواند شلیکی دقیق داشته باشد و کورکورانه اهداف نظامی و اموال و اشیای غیرنظامی را مورد هدف قرار میدهند و گسترهای بلاجهت را که هدف نیست، تحت تاثیر قرار میدهند. در دسته بعدی ممنوعیت استفاده از تسلیحاتی است که ایجاد رنج و عذاب بیدلیل میکنند یا تسلیحاتی که با سوزاندن سطح بدن تا مدتها آثار دردناکی بجا میگذارند.
حبیبی اذعان میکند: با وجود اهمیتی که این قواعد کلی دارند درج آنها در معاهدات بینالمللی نتوانسته است تضمین کافی در عدم استفاده از سلاحهایی که دارای چنین ویژگیهایی هستند، ایجاد کند زیرا دولتهایی که مایل به استفاده از یک سلاح مرگبار هستند ممکن است به مجموعهای از دلایل و بهانهها متوسل شوند و این یا آن سلاح را مشمول مقررات ممنوعه موصوف ندانند یا استفاده از همان تسلیحات در شرایطی خاص را مجاز تلقی کنند.
برخی از تسلیحات ممنوع
وی در ادامه به تسلیحاتی که استفاده از آنها در حقوق بین الملل صراحتاً منع شده است، اشاره میکند و میگوید: دسته نخست تسلیحات کشتارجمعی هستند و بهطور مشخص شامل تسلیحات شیمیایی و میکروبی میشوند که موضوع معاهدات 1928 – 1972 و 1973 هستند. به گفته این حقوقدان فقط یادآوری اسفبار استفاده رژیم صدام از تسلیحات شیمیایی برای درک دلیل این ممنوعیت کافی است. وی ادامه میدهد: این تسلیحات ماهیتا به گونهای هستند که به هنگام استفاده همه کس و همه چیز را تحت تاثیر قرار میدهند و بنابراین نمیتوان آنها را انحصارا علیه رزمندگان دشمن بهکار برد. این سلاحها معمولا در زمان و مکان محدود نمیشوند و نمیتوان آثار آنها را در منطقه جنگی محدود کرد و به لحاظ زمانی نیز تا مدتها بعد از جنگ ممکن است آثار این تسلیحات باقی بماند. در خصوص رزمندگانی که هدف این تسلیحات بودهاند نیز زجر غیر لازم و درازمدتی باقی میماند که جانبازان شیمیایی در جمهوری اسلامی ایران نمونهای واضح از این درد طولانی و غیرلازم هستند.
حبیبی دسته دیگری از تسلیحاتی را که واجد ویژگی گستردگی حوزه عمل در زمان و مکان نیستند، از ممنوعات اعلام میکند و میگوید: این تسلیحات، عمدتا به دلایلی نظیر ایجاد عذاب غیرلازم یا عدم قدرت تمیز در انتخاب هدف ممنوع شدهاند. از جمله قدیمیترین این تسلیحات به میتوان به گلولههای اتساعیابنده اشاره کرد. این گلولهها به هنگام برخورد با انسان متسع شده و حفره و زخمی بسیار بزرگ در بدن ایجاد میکنند. برخی از این تسلیحات عبارتند از: سلاحهای لیزی کورکننده، مهماتی که ترکشهای آنها در اشعه ایکس قابل مشاهده نیستند.
وضعیت خاص تسلیحات هستهای
حبیبی با بیان اینکه تسلیحات هستهای دارای تمامی خصایصی هستند که یک سلاح ممنوعه دارد، اظهار میکند: فقط استفاده امریکا از بمب اتمی در ناکازاکی و هیروشیما کافی است تا ما را متقاعد کند که این سلاح مرگبار رزمنده و غیررزمنده نمیشناسد و همه چیز را در شعاع دهها و بلکه صدها کیلومتر از بین میبرد. همچنین آثار مخرب چنین سلاحی در زمین تا چند دهه باقی میماند و بازماندگان از این فاجعه نهتنها خود زجری بیدلیل را تا پایان عمر تحمل میکنند که با تولد فرزندان ناقصالخلقه و بیمار جراحات جنگ به نسلهای بعدی نیز منتقل میشود.
به گفته وی، با وجود اینکه منطق حاکم بر حقوق بشردوستانه حکم میکند سلاح هستهای قبل از هر سلاح دیگری در فهرست تسلیحات ممنوعه قرار گیرد و بهکارگیری آن صراحتا بهعنوان یک جنایت بینالمللی مورد شناسایی باشد، منطق قدرت مانع از تحقق آن شده است.
حبیبی افزود: قدرتهای بزرگ که نقش آنها در ایجاد و تحول و به اجرا گذاشتن قواعد حقوق بینالملل غیر قابل انکار است، همواره مانع تصریح به ممنوعیت و جرمانگاری استفاده از تسلیحات هستهای بودهاند.
این حقوقدان به معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای 1968 اشاره میکند و میگوید: برخلاف سایر معاهدات مربوط به ممنوعیت استفاده از تسلیحات کشتار جمعی، این معاهده فاقد مقررهای در خصوص منع استفاده از این تسلیحات است و حتی تعهد دولتهای صاحب سلاح هستهای به عدم استفاده از این تسلیحات علیه کشورهای فاقد سلاح هستهای و عضو معاهده منع تکثیر سلاحهای هستهای، در متن این معاهده نیامده و به صورت اعلامیهای مجزا و یکجانبه تنظیم شده است.
وی خاطرنشان میکند: تلاش دولتهای غیرهستهای در ممنوع اعلام شدن استفاده از این تسلیحات از طریق دیوان بینالمللی دادگستری نیز به نتایج مملوسی منتهی نشده است. البته عدم تصریح به جرم بودن استفاده از تسلیحات هستهای، استفاده از آن را مجاز نمیسازد؛ چنانکه از نظر مشورتی دیوان در سال 1996 برمیآید، صاحبان سلاحهای هستهای خود میپذیرند که استفاده از این تسلیحات با قواعد معاهدهای و عرفی حقوق بشردوستانه به شدت منافات دارد و طرفداران مجرمانه بودن استفاده از تسلیحات هستهای میتوانند ادعا کنند اکنون نیز حسب اساسنامه رم استفاده از سلاح هستهای جنایت است، زیرا حسب ماده هشت اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی استفاده از تسلیحاتی که ماهیتا به شکل غیرتبعیضآمیزی رزمندگان و غیر رزمندگان را مورد هدف قرار میدهند و سلاحهایی که باعث زجر و عذاب غیرلازم نزد قربانیان میشوند جنایت جنگی است.
وی در پایان توصیه میکند: قرار گرفتن صریح استفاده از تسلیحات هستهای در فهرست جرایم بینالمللی میتوانست و میتواند به ابزاری قوی علیه دارندگان این تسلیحات بهکار آید زیرا بسیار مشکل است که کشوری بتواند به داشتن و امکان استفاده از سلاحی مباهات کند که استفاده از آن در هر شرایطی «جرم» محسوب میشود قدرتهای بزرگ نخواهند توانست بهطور مستمر به بهبود و روزآمد کردن تسلیحاتی ادامه دهند که استفاده از آن ذاتا مجرمانه است.
منبع : روزنامه حمایت
دیدگاه خودتان را ارسال کنید