همانطور که میدانیم عرف منبع قوی برای قانونگذاری هم در اسلام و هم در قوانین عادی است
همانطور که میدانیم عرف منبع قوی برای قانونگذاری هم در اسلام و هم در قوانین عادی است.
وقتی لایحه حمایت از کودکان بی سرپرست وارد مجلس شورای اسلامی و بعد وارد شورای نگهبان شد، یکی دو نفر از آقایانی که در شورای نگهبان بودند و برخی از نمایندگان مجلس بحث محرم یا نامحرم بودن دختر به پدرخوانده را مطرح کردند به این صورت که بین پدر و دختر خوانده عقد موقتی خوانده شود تا بتوان از این طریق بحث محرم و نامحرم بودن را حل کرد، ظاهرا این بحث در آن زمان مسکوت گذاشته شد که دوباره در این روزها مجددا این بحث مطرح شده به گونهای دیگر که پدر خوانده میتواند با دختر خوانده خود ازدواج کندکه اصولا این بحث عرفا پسندیده نیست و نگرانیهایی را در جامعه بهوجود میآورد. اولا باعث نگرانی خانمها در خانواده میشود و تمایل آنها برای گرفتن فرزند دختر از بین میرود. دوم اینکه با عرف جامعه ما هم همخوانی ندارد. اصولا فکر اینکه این پدر و دختر میتوانند با هم رابطه نامشروعی داشته باشندیا ازدواجی داشته باشند برای خانم و برای خانواده آزار دهنده است و این موضوع بسیار زشت و قبیح است و این مسئله در فرهنگ ما و از طرف افراد فرهنگی و ذی صلاح که در جامعه هستندتقبیح میشود. بنده فکر میکنم این قضیه اولا برخلاف مسائل عالیه کودکان است دوم بر خلاف روابط خانوادگی است و باعث ایجاد تنش در روابط خانوادگی میشود و سوم اینکه با عرف خانواده هم سازگاری ندارد. ما طبق کنوانسیون حقوق کودک (ماده 2) متعهد شدیم درتمام قانونگذاریها و امور اجرای خود، مسائل عالی کودک را در نظر بگیریم. همانطور که میدانیم عرف منبع قوی برای قانونگذاری هم در اسلام و هم در قوانین عادی است. لذا اگر بخواهیم از نظر فقهی هم بررسی کنیم، در اسلام هیچ امری نباید موجب ضرر شود و اصولا امر ضرری در اسلام وجود ندارد. لذا طرح این مسئله اگرچه با انگیزه مثبت درمجلس مطرح شده و خواستار رفع مشکل محرم و نامحرمی در خانواده است اما در حال حاضربه جهات دیگری کشیده شده که اصلا به صلاح نیست. در چنین مواردی اگر ما بپذیریم که مسائل عرفی در قانونگذاری تاثیری نداشته نتیجهاش این میشود که پدر خوانده با دختر خوانده ازدواج کند و اینها در جامعه پسندیده نیست. سابقا در قانون 1353 به این موضوع اشاره نشده بود و این موضوع در قانون مسکوت مانده بود. بهزیستی بر این امر نظارت داشت که مصالح کودک رعایت شود در حال حاضر در قانون فعلی در مورد بعد شرعی سخنی به میان نیامده است و اینکه مشکل محرم و نامحرمی را چگونه باید حل کرد؟ فرض بر این گذاشته شد که خود مسائل عرفی موضوع را حل میکند. نمونه عینی آن هم، فردی به روحانی شهر خود مراجعه میکند و عنوان میکند که دختری را به فرزندی قبول کردم که حالا بزرگ شده و در حال حاضر این بحث محرم و نامحرمی بنده را نگران میکند که آیا بنده گناهی مرتکب میشوم یا خیر؟ روحانی در جواب میگوید: برو با ایشان ازدواج کن، فرد عنوان میکند ایشان دختر بنده است و من او را بزرگ کردهام چطور شما این حرف را میزنید؟! روحانی در جواب میگوید در مورد این مسئله نباید به من مراجعه کنید! منظور روحانی این بود که وقتی مسئلهای را عرف حل میکند شرع هم آن را تایید میکند چون عرف عقلانی است و قتی ما کودکی را به فرزند خواندگی قبول میکنیم آن رابطه مودت و انسی که بهوجود میآید همانند پدر و مادر واقعی است .در شرع اسلام هم مشابه این را داشتیم مواردی مانند وقتی بچه دیگری شیری از سینه یک خانم میخورد به آن خانم و نسبت به بچههای آن خانم محرم میشود. مسائلی از این دست در شرع عنوان شده البته آن شیر موضوعیت ندارد بلکه انس والفتی که بین آن خانم وبچه بهوجود می آید مهم است. بنابراین میتوان با یک استفتایی از مقام معظم رهبری یا سایر آیات عظام این مشکل را حل کرد. در چنین مواردی به خاطر حفظ استحکام روابط خانوادگی که دراصل 10 قانون اساسی مورد توجه هست و آن قداست خانواده و روابط در خانواده است، جلوی این امر گرفته شود.
قاضی دادگستری سید علی کاظمی
منبع : روزنامه قانون
دیدگاه خودتان را ارسال کنید