درباره اظهارات یک مقام انتظامی درباره توقیف خودروی روزه خواران
قانون مجازات اسلامی در ماده 638 ، برای تظاهر به فعل حرام در جامعه (مانند روزه خواری) ، مجازات هایی را در نظر گرفته است ولی در هیچ کدام از آنها ، توقیف خودروی افراد روزه خوار وجود ندارد.ماده 6 قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی نیز چنین حقی را برای پلیس به رسمیت نمی شناسد.
همه ساله با آغاز ماه مبارک رمضان، برخی دستگاه ها و نهادها و مشخصا نیروی انتظامی اطلاعیه هایی صادر می کنند و مقررات وضوبط این ماه را اعلام می دارند و از جمله شهروندانی را که به هر دلیل روزه نمی گیرند از روزه خواری علنی برحذر می دارند و به مجازات ها و جرایمی اشاره می کنند که بر عمل آنها مترتب است.
صدور این اطلاعیه ها امر تازه ای نیست و سابقه آن را حتی در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نیز می توان سراغ گرفت. طی این سال ها تنها لحن اطلاعیه ها شدت وضعف داشته است. مومنان و روزه داران نیز البته فارغ از انذار و هشدار و حسب تعلیم دینی و داب اخلاقی خود عمل کرده اند.
بنا بر این تا اینجا موضوع متفاوت و خارق العاده ای در میان نیست. خبرقابل توجه اما نقل قولی از رییس پلیس راهنمایی و رانندگی استان قم است: « کسانی که در طول ایام ماه مبارک رمضان در محافل و معابر عمومی اقدام به روزهخواری کنند وسیله نقلیه آنها متوقف شده و تا پایان ماه مبارک رمضان به آنان بازگردانده نمیشود. » (خبرگزاری فارس)
به این بهانه چند نکته را می توان یاد آور شد:
- مطابق تعریف مصرح در علم حقوق «جرم، فعل یا ترک فعلی است که قانون برای آن مجازات تعیین کرده باشد». از این رو باید میان جرم با فعل ناپسند یا گناه تفکیک قایل شد. غیبت ، گناه است و فعل ناپسند اما جرم نیست وهیچ مجازاتی در قوانین جزایی دنیوی در برندارد. مصرف مواد مخدر اما گناه نیست و نزد برخی فعل ناپسند هم شاید نباشد در حالی که جرم به حساب می آید و مجازات قانونی دارد.
از این دست مثال ها فراوان اند. برخورد پلیس با مقوله روزه خواری نیز باید تنها از موضع جنبه جرم آن باشد. پلیس ضابط است نه قانون گذار و تنها جنبه مجرمانه آن به پلیس مربوط است نه وجوه ناپسندی و گناه آمیزی اش.
کدام قانون به پلیس اجازه مجازات توقیف یک ماهه خودرو را می دهد؟ یا به عکس آیا در قوانین راهنمایی و رانندگی روزه خواری نیز از مواردی که اجازه توقیف می دهد برشمرده شده یا تنها در صورت انجام چند تخلف همزمان این مجازات در نظر گرفته شده است؟
قانون مجازات اسلامی ، در ماده 638 ، برای تظاهر به فعل حرام در جامعه (مانند روزه خواری) ، مجازات هایی را در نظر گرفته است ولی در هیچ کدام از آنها ، توقیف خودروی افراد روزه خوار وجود ندارد.
ماده 6 قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی نیز مقرر می کند:«ماموران رانندگی به جز در موارد مصرح قانونی و موارد تصادفات منجر به جرح و قتل، مجاز به توقیف وسیله نقلیه موتوری نیستند.» و صد البته ، روزه خواری در خودرو ، در این قانون وجود ندارد.
حال باید پرسید چگونه یک مقام انتظامی در یک استان به خود این حق را می دهد که برخلاف نص صریح قانون ،شهروندان ولو متظاهر به روزه خواری را تهدید کند؟!
-پلیس متولی اخلاق در جامعه نیست. درست است که فرمانده نیروی انتظامی در دیدار با رییس جمهور منتخب گزارش وضعیت اخلاقی جامعه را نیز ارایه کرد اما اخلاق متولیان دیگری دارد. اگر قرار بود اخلاق جامعه را به پلیس بسپاریم طبعا فرماندهان و پرسنل آن را باید از میان عابدان و زاهدان و نه ورزیدگان برمی گزیدند. پارسایی پلیس البته امر پسندیده ای است اما واژه پلیس در وهله اول صفت پارسا را به ذهن نمی آورد. اگر اخلاق و فرهنگ جامعه با دخالت پلیس و نظمیه سامان می یافت خود این نیرو از هر کژی برکنار بود و هر ازگاهی فرماندهی کل آن آمار تخلف ارایه نمی داد.
- به نظر می رسد فرمانده ناجای استان قم این مجازات را برای حوزه استحفاظی خود در نظر گرفته و عام نیست. در این صورت آیا از فرماندهان استان های دیگر می توان پذیرفت که از نزد خود ، مجازات های کمتر و بیشتر اعمال کنند؟ آیا کشور ملوک الطوایفی شده است یا همه از مقررات واحدی تبعیت می کنند؟
به فرض پذیرش چنین وضعی ، سوالات و ماجراهای بعدی پیش می آید: اگر در یک خودرو سرنشین روزه خواری کرد ودر عین حال راننده یا دارنده خودرو روزه دار بود تکلیف چیست؟خودروی روزه دار را می خواهند یک ماه توقیف کنند چون دوست یا برادر یا همکار او در آن روزه خواری کرده است؟ تشخیص میزان روزه خواری با کیست؟ با آن که مخفیانه پکی به سیگار زده و دیگری که سر خود را از پنجره بیرون آورده و سیبی را با ولع گازمی زند یکسان برخورد می کنند و خود رو هر دو توقیف خواهد شد؟ تشخیص میزان ارتکاب جرم با کیست؟
-روزه داری امر جدیدی نیست که در جمهوری اسلامی رواج یافته باشد. حتی از اسلام هم قدمت بیشتری دارد. کما این که در قرآن کریم نیز در آیه مشهور روزه به سابقه آن اشاره شده است. از سوی دیگر در بیش از 50 کشور اسلامی ونیز جوامع مسلمانان در کشور های غیر اسلامی مردمان با ذوق وشوق و بی هراس گزمه و محتسب روزه می گیرند. چرا پلیس اصرار دارد روزه داری را به ترس از روزه خواری نسبت دهد و لطف و صفای آنها را زایل کند و اگر ما تافته جدا بافته ای در دنیای اسلام هستیم چرا بر وحدت خود با آنان اصرار داریم ؟
سوءتفاهم نشود. غرض این نیست که هر واکنش و مجازات در قبال اقدامات غیر قانونی و خارج از عرف و شرع را تقبیح کنیم اما آیا بهتر نیست با شنیدن واژه رمضان تنها همان «مبارک»ی آن به یاد بیاید و به قول شاعر: اندرون از طعام خالی دار - تا در آن نور معرفت بینی.
برخی اما انگار اصرار دارند - ولو با نیت خیرخواهانه - این نور معرفت را به زور فروتابانند یا از گفتار و نه الزاماً رفتار آنان این احساس به وجود می آید.
دیدگاه خودتان را ارسال کنید