آشنایی با اصطلاحات حقوقی
اعتراض ثالث: نوعی شکایت و دعوی و از روشهای فوقالعاده شکایت از احکام مدنی است. در این دعوی شاکی از کسانی است که خود یا نمایندهاش در مرحله محاکمهای که منجر به صدور رای شده است، به عنوان اصحاب دعوی حضور ندارد و رای مزبور به حقوق او خلل وارد میکند. به این اعتراض، اعتراض شخص ثالث نیز میگویند.
اعتراض عدم تادیه: اعتراضی است که بر اثر امتناع از پرداخت وجه در سررسید برات و سفته به عمل میآید.
اعتراض نکول: اعتراضی است که بر اثر نوشتن عدم قبول برات یا سفته از سوی کسی که باید پرداخت کند، به هنگام دیدن سفته یا برات به عمل میآید.
اعراض: چشم پوشی کردن مالک از مالش را گویند.
اعسار: اگر شخصی به واسطه عدم کفایت دارایی یا دسترسی به مالش، قدرت پرداخت هزینه دادرسی یا پرداخت بدهیش را نداشته باشد، میگویند فلانی معسر است و باید برای اثبات اعسارش، درخواست اعسار از دادگاه صالح به عمل آورد.
افراز: دعوایی است که شریک ملک مشاع بر شریک دیگر به منظور تقسیم مال مزبور در صورت عدم تراضی بر تقسیم، طرح میکند.
اقاله: به هم زدن عقد، با تراضی یا توافق طرفین عقد را اقاله میگویند.
اقدامات تامینی: تدابیری است که دادگاه برای جلوگیری از تکرار جرم درباره مجرمان خطرناک اتخاذ میکند. مانند نگهداری مجرمان دیوانه در تیمارستان.
اقرار: اگر شخصی خبری را اعلام کند که مفاد آن بر ضرر خودش و به نفع دیگری باشد، اقرار نام دارد. به شخصی که اقرار میکند مقر گویند. اگر مفاد این خبر به نفع خودش و به ضرر دیگری باشد، ادعا و اگر به نفع دیگری و به ضرر شخص ثالثی باشد، شهادت نام دارد.
اقرار به نسب: اقرار به شخص مبنی بر وجود رابطه فامیلی خویشاوندی بین اقرارکننده و شخص دیگر را گویند. مانند اینکه الف اقرار کند ب فرزندش است.
اکراه: رفتار وعملی است تهدیدآمیز که از طرف کسی نسبت به دیگری به منظور تحقق بخشیدن عمل مورد نظرش صورت میگیرد.
اقامتگاه: محلی که شخص در آن سکونت دارد و مرکز مهم امور او نیز در آنجاست. اگر محل سکونت شخص غیر از مرکز مهم امورش باشد، مرکز مهم امور او اقامتگاهش محسوب میشود. مرکز امور مهم عبارت است از محلی که شخص در آنجا از حیث شغل و کسب یا خدمت یا علاقه ملکی اقامت دارد.
آلت قتاله: وسیلهای است که با توجه به خصوصیات، شرایط و اوضاع و احوال، کشنده محسوب میشود. مانند اسلحه یا چوب یا سنگ.
التزام: به معنای تعهد کردن است. گاهی در قراردادها وجهی به عنوان وجه التزام آورده میشود که به منظور تامین خسارت عدم انجام تعهد یا تاخیر آن مقرر میشود.
اماره: هر چیزی که حکایت از چیز دیگری داشته و در پروندههای مدنی و کیفری ظاهرا جنبه کاشفیت از واقع دارد. مانند تصرف شیء که در ظاهر کاشف از مالکیت متصرف است. البته ممکن است خلاف آن نیز ثابت شود. برای مثال ممکن است شیئی که در تصرف الف است در مالکیت ب باشد که الف بهطور امانی آن را در اختیار گرفته است.
امانت مالکانه: امانتی است که از طریق توافق مالک و امین به وجود میآید. به کسی که مال دیگری را به رسم امانت در تصرف دارد، امانتدار و کسی که مال را نزد او به امانت میگذارد، امانتگذار گویند.
امر آمر قانونی: آمر قانونی کسی است که به حکم قانون، صلاحیت صدور دستوری به کسی که تحت امر او است را دارد. مانند اوامری که دادستان برای تکمیل پرونده یا کشف جرم به ضابطان صادر میکند.
اموال بلاصاحب: اموالی است که سابقه تملک دارند اما مورد اعراض مالک واقع شدهاند. مانند مالی که در دریا بر اثر غرق شدن کشتی به اعماق دریا میرود و مالک آن، از آن چشمپوشی میکند. اموال بلاصاحب با اموال مجهولالمالک تفاوت دارند زیرا مال مجهولالمالک سابقه تملک دارد و تنها در زمان معینی هویت مالک آن شناخته نمیشود.
منبع : روزنامه حمایت
دیدگاه خودتان را ارسال کنید